امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای ۱۴۰۰
خودم میگفتم نمیپذیرفتو خوب اومدی ترگل
...
م ش من پیج یه مادر دهه هفتادیو داره
اخ اخ اخ
ببین خودش میگه من همه چیزو از گهواره میبینم و یاد گرفتم
منم کلا تو گهواره ام
بعد م ش من...
هربار منو میبینه میگه واااای مهدیه رو دیدی
چرا انقدر این زن میدونه
چرا انقدر بلده
اصلا مامان بزرگیه
بعد یه بار گفتم خب مامان جون اونم میگه تلویزیون و نمک و شکر و اینارو که مدام
میگه نه من ندیدم اگه بگه خب پس درسته!!!!!!!!! Huh
آییییییییییی...
...
یعنی میخونمتون باز میخوام غذا دادنو بندازم عقب  Tongue
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Celin، Mari90، nona، Rose، Targol، شماره مجازی تیندر
پاسخ
یوتاب جون همسرت خیلی کار خوبی کرد
خدارو شکر همه اطرافیان من میدونن تلویزیون خوب نیست جاییم بریم تلویزیون روشن باشه مراعات صاحبخونه رو نمیکنم همین که وارد میشم میگم لطفا خاموش کنید.

نه بابا یوتاب شروع کن خیلی باحاله
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Celin، Mari90، Rose، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
اهان منم یه بار که هی گفت این چه جوری میرسه همش تو اینستاست و بچه داریشم عالیه منم جلو همه گفتم مامان جون اون یه مامانی داره که با خیال راحت بچشو دو روز هم حتی میذاره و نگرانش نیست انقدر مامانش خرفشو گوش میده منم بودم سرکارم میرفتم والا
دیگه هیچی نگفت

مرسی رز جان از سایتا و عکسا
...
نه نونا شوخی میکنم
از هفته دیگه خدا بخواد شروع میکنم
راستی برای ارد برنج اولش چقدر درست کردی؟
و اینکه تو یخچال چند روز میشه بمونه؟
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Mari90، nona، Rose، شماره مجازی تیندر
پاسخ
سلام بچه ها میخواستم از شما که مامان هستین یه سوالی بپرسم
به نظر شما اگر آدم میبینه که یکی یه کار اشتباهی رو در قبال بچش داره انجام میده مثلا همین تلویزیون دیدم یا توی غذا خوردن یا حالا هرچی بهش بگیم یا نه ؟
مثلا برای نمونه همینجا اخه میبینم که خیلیا ناراحتن از بابت حرفایی که اطرافیان به قصد کمک میزنن خیلی حساس شدم رو حرفایی که نمیدونم باید بزنم یا نه
البته میدونم که شاید حرفای اونا غلط باشه ولی واقعیتش اینه که از نظر خودشون درسته که میگن دیگه در نتیجه منم اگر به یه مامانی که از نظرش مثلا روزی نیم ساعت تلویزیون دیدن نوزادش اشکالی نداره بگم که نه نذار ببینه ممکنه ناراحت بشه دیگه چون فکر میکنه من دارم اشتباه میگم و دخالت میکنم و... میخواستم ببینم برخورد درست چیه؟
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Mari90، nona، Rose، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
مامانی که بچه هاتون بزرگترن چه جوری عادتشون دادید خودشون بازی کنن
پسرم خیلی وابسته شده کلا همش با هم هستیم
تا از اتاق بیام بیرون مامان مامان گویان دنبالم میاد
وسیله بازی میذارم تو پذیرایی بازی کنه برم تو آشپزخونه باز میاد موقع غذا درست کردن میگه منو بغل کن
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Mari90، nona، Rose، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
صنوبر جان ببین اگه اطرافیان درست و علمی بگن معلومه قبول میکنیم
من رو چشمام میذارم
من باشم به اون مادر میگم شاید خیلی عمیق ندونه بنده خدا
بهش با دلیل و علمی توضیح بده
کاش یکی دور و بر منم بود اینجوری
مثلا یه بار خ ش مجردم یه چیزی بهم گفت دیدم درست میگه تا الان دقیقا رعایتش مردم

بچه ها راستی
من از اول ماه قصد دارم پسرمو کلا طول روز تو تخت خودش تو اتاق خودش بخوابونم تا به اونجا عادت کنه
بعد میخپام دیگه از عید که ۸ماهش تموم میشه شبا هم بره اتاق خودش
دیر یا زود نیست ایا؟
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Mari90، nona، Rose، شماره مجازی تیندر، صنوبر۷۱
پاسخ
ممنون یوتاب جان
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
آره بچه ها هر چقدر دیرتر آشنا شن واقعا طبعشون عوض میشه...
الان پسر من اصلا بستنی نمیخوره... یعنی همین چند باری که بستنی گرفتیم، یه با اکره لیس زده و تف تف کرده Smile
حالا درگیر دندون هم بشید می بینید چقدر کار درستی کردید... همین چند هفته پیش یکی از بچه ها که دو سه ماه از پسرم بزرگتره، بچه رو بیهوش کردن و حدود 1 میلیون هزینه کرده و 4-5 تا از دندوناش رو درست کردن... ما هم دندون خراب داریم، نمیگم نداریم... ولی خیلی کمتر و محدودتره... و تقریبا تحت کنترله... با اینکه اینقدر کم بهش شیرینی و شکلات میدم... و هر بار بعدش مسواک میزنم وووو... باااااز هم چند تا لک واضح دیده میشه... هم سناش که قشنگ 4 تا کرسیشون خراب شده بندگان خدا...

بعدشم اونایی که میگن شیرینش کن یا شیرینی بده، قرار نیست بیان هزینه ی دندونش رو بدن یا دردی که خواهد کشید رو بکشن...
پس فردا بچه مشکلی براش پیش بیاد به خدا هزینه ی کاردرمانی و گفتاردرمانی کمرشکنه... کسی میاد کمک کنه؟ کسی حاضره حتی توی بردن و آوردن بچه کمکمون کنه؟ نه واللههههههه.... اونموقع همه شون خواهند گفت که چرا نشونش دادی چرا اینکارو کردی چرا اونکارو کردی............

درباره ی کار کردن مادره هم یوتاب جان، من خودم همیشه ابراز می کنم که کمک داشتن چقدر موهبته... یکی از اقوام همسرم دخترش اوتیسمه... بعد مامانه هم شاغله... با مامان همسرم داشتیم در مورد بچه داری و سختی های بچه بزرگ کردن توی غربت و دست تنها حرف می زدیم، گفت پس فلانی چی بگه که دخترش اوتیسم داره یه بچه کوچیکم داره سر کارم میره؟
منم گفتم بچه ها رو که تنها ول نمی کنه توی خونه... حتی یه بچه سالم باشه، مگه میشه بچه 1-2-3-4 ساله رو تنها ول کنی توی خونه؟؟؟؟؟؟؟ (در مقابل هر کی که میگه من کارمندم ولی بچه کوچیکم دارم تو زیاد غرغر می کنی، من میگم خب حالا از سیستم حمایتیت بگو... بچه 1 ساله رو که تنها ول نکردی بیای سر کار درسته؟؟؟؟) یکی بالاسرشونه که اون یکی، دو تا پرستارن... دو تا پرستار داره ها... بیاد و سر کار نره... همین سرکار رفتن و رفتن به دانشگاه ماهی 1-2 باره که اونم از 18 ماهگی تونستم برم، برای من یکی که زنگ تفریحه... و مشاورها هم میگن خیلی مادرا هستن که برای فرار از بچه داری و خانه داری تمام وقته که زودی برمیگردن سرکار... اونی که داره تنهایی و توی غربت بچه بزرگ می کنه داره داغون میشه... وگرنه حتی برای کارای خونه کمکی داشته باشی 10 هیچ جلویی چه برسه پرستار بچه... و او دیگه چیزی نگفت...
والا اون مادری که خودش رو تمام وقت داره وقف بچه و خونه و همسر می کنه خیلییییییییییییییی خیلیییییییی داره از خود گذشتگی می کنه و کار بزرگی می کنه... اما دائم میخوان کوچیک نشونش بدن...
سیستم حمایتی فوووووووووووووووووووق العاده مهمه... خیلیییییی زیاد...
لازمه که در جامعه آگاهی رسانی بشه و مادرایی که کمک دارن، از کمک ها بگن تا یک دید سالم نسبت به بچه دار شدن ایجاد بشه... سمانه سوادی این کار رو شروع کرده بود... ولی خب یه عده هم مخالفن... و ما هم که کمک نداریم به کسایی که این کمک ها رو نمی بینن، گوشزد کنیم که کمک پشت صحنه رو ببینن... مادری که خونه ش داره برق میزنه، یا نیروی خدماتی داره، یا کمک داره، یا اصلا به بچه نمی رسه و بچه رو هم خیلیییی محدود کرده... دیگه همه مون بچه داریم می بینیم دیگه... هر کسی با انصاف نگاه کنه، راحت متوجه میشه که کسی که بچه زیر سن مهد داره، باید بچه رو یه جایی بذاره که بره سر کار دیگه... بعد از سن مهد هم باشه واقعا کی می تونه مثلا بچه 3 تا حتتتتی 7-8 ساله رو تنها توی خونه ول کنه بره سر کار؟؟؟؟ مسلما یا مهد میره، یا کلاس، یا مدرسه یا خونه ی مامان بزرگی یا حتی همسایه ای چیزی یا پرستار داره ووووو...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Mari90، nona، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
(۱۴۰۰/۹/۱۸، ۰۳:۵۳ عصر)صنوبر۷۱ نوشته است: سلام بچه ها میخواستم از شما که مامان هستین یه سوالی بپرسم
به نظر شما اگر آدم میبینه که یکی یه کار اشتباهی رو در قبال بچش داره انجام میده مثلا همین تلویزیون دیدم یا توی غذا خوردن یا حالا هرچی بهش بگیم یا نه ؟
مثلا برای نمونه همینجا اخه میبینم که خیلیا ناراحتن از بابت حرفایی که اطرافیان به قصد کمک میزنن خیلی حساس شدم رو حرفایی که نمیدونم باید بزنم یا نه
البته میدونم که شاید حرفای اونا غلط باشه ولی واقعیتش اینه که از نظر خودشون درسته که میگن دیگه در نتیجه منم اگر به یه مامانی که از نظرش مثلا روزی نیم ساعت تلویزیون دیدن نوزادش اشکالی نداره بگم که نه نذار ببینه ممکنه ناراحت بشه دیگه چون فکر میکنه من دارم اشتباه میگم و دخالت میکنم و... میخواستم ببینم برخورد درست چیه؟

اگه علمی باشه من 100% توجه می کنم و تحقیق می کنم و یا قبول یا رد می کنم... معمولا از طرف مقابل هم رفرنس میخوام که خودمم برم و لینک های مرتبط رو هم با همون رفرنس مطالعه کنم... من قبل از بچه هم زیاد تذکر می دادم و رد می شدم... اما الان نه... سعی می کنم رفرنس بیارم، کلیپ بفرستم... حتی مطالب علمی و به روز در مورد تربیت بچه ها رو استوری می کنم... ایده بازی و غذا و... یه زمانی استوری می کردم... کتاب معرفی می کردم...

من خودم چند مورد رو از خواهر همسرم پرسیدم و یاد گرفتم... ولی خب می دونم او هم قدیمیه و به حرفاشون اعتقاد داره و منم که باید تحقیق کنم...

ما ناراحتیم از اینکه چیزی رو که در موردش مطالعه نکردن رو ابراز می کنن و میخوان به زور حرف خودشون بشه... من در مقابل اینها به شدت با آوردن رفرنس ها مخالفتم رو اعلام می کنم... 

بعد یه مشکلی هم بعد از بچه دار شدن برام ایجاد شده، اینه که همه ی بچه ها رو مثل بچه ی خودم می بینم!!!! یعنی الان مثلا بچه ها تعریف که می کنن، برای بچه های هر کدوم یه فایل جدا توی ذهنم دارم انگار بچه های خودمن توی اتاقای جدا هستن Undecided بخصوص مامانایی که خیلی اینجا فعالترن... یه احساس مسئولیت شدیدی دارم که حتما حتما نظرم رو بگم Sad خودمم حس بدی دارم و واقعا وقت زیادی ازم میره ها و یه وقتا خیلی احساس می کنم نکنه فضولی می کنم... خیلی با خودم حساب و کتاب می کنم که بگم؟ نگم؟ اگه یکی رو بتونه کمک کنه چی؟ ولی معمولا میگم اشکال نداره من میگم، حالا یا استفاده می کنن، یا نه... استفاده کردن کارماش به خودم و زندگیمون بر میگرده، استفاده نکردن هم اون باره از دوش من برداشته شده...
شاید باورت نشه من قبلا میگفتم چرا میان مادر و کودک رو توی تلفات جنگی یا حملات جدا اعلام می کنن... الان میگم باید به جای مردا یا نیروهای نظامی، روی مادر و کودکانی که ناخواسته و بدون توان دفاع، بدون راه فرار قربانی میشن گزارش تهیه بشه (که خیلی وقتا از دیدها پنهان می مونن)...
کافیه ببینم یه بچه یه جایی مظلوم واقع شده... اون ماه های اول که اگه بدونی چقدر من گریه کردم برای دل اون مادرای هواپیمای اوکراینی... چون حس می کردم این بچه ها بچه ی خودمن... هنوز فکر می کنم انگار زمان برام متوقف میشه... نمی تونم خیلی واضح حس هام رو توضیح بدم ولی انگار یه رسالتی به دوشمه که باید تا جایی که می تونم به بقیه کمک کنم تا بچه هاشون رو راحت تر و بهتر بزرگ کنن...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Celin، Mari90، nona، youtab، شماره مجازی تیندر، صنوبر۷۱، نسیمه جااان
پاسخ
بچه ها ممنون
اصلا بعضیا یه گاردی دارن در مقابل یادگیری و چیز جدید که من میمونم
خیلییی اوقات اصلا بحث نمیکنم و فقط چند نکته میگم بعد اگر ببینم طرف هنوز تو گارده دیگه رها میکنم و میگم بله شما دزست میگی!
من در راستای پیدا کردن همبازی برای پسرم با یکی از همسایه ها رفت و آمد میکنم تا بچه ها با هم بازی کنن یعنی کلا هدفم بازی کردن این دو تا با هم هست و خداییش خیلی براش مفید بوده مثلا مشارکت شر کردن وسایلو یاد گرفته. روزای اول این موارد را بلد نبود

خونه اونا همیشه تلویزیون روشنه به گفته مامانه حتی با خودمون هم میشینه چند تا سریال میبینه! حالا به احترام من تلویزیون را خاموش میکنه ولی بچه ها انقدررر رو مخ من رفته! هی دایما و هر روز میگه چرا تلویزیون نبینه؟! بچه فامیلمون همش پای تلپیزیون بود الان تیزهوشانه
اون یکی نمیدید الان تلویزیونی شده!
فلانی گفت بذار ببینه
خب البته که من به این حرفا گوش نمیدم ولی تعجب میکنم چرا آخه؟!
بعد تازه دیروز میگفت تازگیا میکن تلویزیون خوبه گفتم کیا میگن؟ گفتش روان شناسا
من فقط ی لبخندی زدم
حالا تلویزیون به کنار. بچه دو سال و نیمه روزی دو تا بستنی میخوره, اسمارتیز, چی پف, چوب شور, شکلات و ... تو خونشون فت و فراوونه یعنی هر دفعه بچه من میره اونجا ی چیز جدید میبینه خخخ اون روز به اسمارتیز میگفت رنگی رنگی داشتن
به من زنگ میزنه که اینو بدم بخوره یا نه؟ ولی خب خیلی اوقات نمیشه مخالفت کرد چون بچه خودش میخوره و نمیشه گفت به اون هم نده!
حالا فعلا بدونید که من دیکتاتورم! خخخ

اگر بخوای تربیت خودتو داشته باشی باید خیلی انرژی بذاری خیلی زیاد
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Celin، nona، Rose، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 10 مهمان