گپ و گفت مامانهای ۱۴۰۰

[youtab]

عزیزم پسر من از ماه ۵ دیگه نخورد 
شیر منم بر اثر نخوردنش کمتر شد و قطع شد رسما...
نونا جون پسر من دیشب ۱۱خوابید تا ۲
به ترتیب ۴, ۵, ۷：۳۰, و بیدار بوده تا ۱۰：۳۰ که به زووووور خوابوندمش تا ۱۱ 
هووووووووووف

شیطون خانوم جان اینجا توضیح دادم بهت عزیزم

[nona]

یوتاب و ترگل و الهام ( جون) همدردیم جمیعا اصلا نمیدونم چرا یهو اینطور شد خدایی خوابش از دوماهگی به بعد خیلی خوب بود تا شش ماهگی، الانش رو بخوام توصیف کنم برگشته به دوره نوزادیش بین بیست روز تا یک و نیم ماهگی
آره رز جون نمیدونم چرا اینطوری شد واقعا بشخصه من بچگیم خواب بودم همش
ترگل جون هم بدخواب نباشن هم بدغذا
یاد اون دو ماه شیر نخوردنش میفتم اصلا اعصابم خورد میشه بخدا از نخوابیدنم بدتر بود

[Targol]

نوناجون اخه اون قسمت رو پذیرفتم دیگه

[Celin]

رز عزیز ،پسرم ۱۸ ماهشه اتفاقا خیلی آب میخوره
تا حدی که یکی از نکاتی که یادداشت کردم برای چکاپ ۱۸ ماهگیش از دکتر بپرسم همین میزان زیاد اب خوردنشه
تشنه باشه خودش میگه آآ
گاها وسط خواب شب هم بیدار میشه آب میخواد
لبش رو با روغن نارگیل چرب کردم نرم تر شد

[Rose]

رز عزیز ،پسرم ۱۸ ماهشه اتفاقا خیلی آب میخوره
تا حدی که یکی از نکاتی که یادداشت کردم برای چکاپ ۱۸ ماهگیش از دکتر بپرسم همین میزان زیاد اب خوردنشه
تشنه باشه خودش میگه آآ
گاها وسط خواب شب هم بیدار میشه آب میخواد
لبش رو با روغن نارگیل چرب کردم نرم تر شد

 خدا حفظش کنه
می دونی حدودا چقدر آب می خوره؟
مثلا پسر من تابستون خیلییییییی میوه می خورد... یعنی دائم در یخچال رو باز می کرد و میوه می خورد... هر روز هندونه و طالبی... یعنی من دائم باید میوه ی آماده ی قاچ شده توی یخچال میداشتم وگرنه درسته شروع می کرد خوردن   حتی مثلا فلفل دلمه ی رنگی!!!! با خوردن این میوه ها و غذاهای سبک تابستونی، حدود نصف پارچش آب می خورد (یه پارچ کوچولوی حدود نیم لیتری داریم، گذاشتم توی یخچال برای او و خودش میره بر میداره می خوره)...
ولی الان که زمستونه، حجم غذاهای گرم و خشک رفته بالا، میوه کم شده روزی تقریبا 2 تا پارچ رو حداقل می خوره... بیرون بریم خیلی بیشتر آب می خوره و باید حتما با خودمون آب داشته باشیم... کلا به چشم نمیاد اما توی زمستون انگار آدم چون هوس آب نمی کنه متوجه کاهش آب بدن هم نمیشه...

آره با روغن نرم میشه، ولی ببینی علامت چیه، خود به خود رفع میشه...
الان خیلی هنوز کوچولو هم هست، ممکنه متوجه تشنگیش نشه... فعالیتشم زیاد باشه باز آب بیشتری لازم داره... یه چند روز حسابی آب در اختیارش باشه و لیوان لیوان بذار جاهای مختلف خونه که دید بخوره، شما هم دقت کن حدودا چقدر داره می خوره و تغییر اون خشکی لبش به چه صورت میشه، اگر تغییر نکرد، توی ویزیت دکتر خشکی رو هم مطرح کن

[Seti69]

ممنون از همه
این صدای قلپ قلپ شیر خوردنو من هیچ وقت از بچم نشنیدم یعنی اصلا ندارم شیر؟

[nona]

ممنون از همه
این صدای قلپ قلپ شیر خوردنو من هیچ وقت از بچم نشنیدم یعنی اصلا ندارم شیر؟

ستی ربطی نداره بعضی بچه ها مثل دختر من بی صدا شیر میخورن این صدا رو کلا نمیشنوی، شیر بسته به نیاز نوزاد تا وقتی بمکه تولید میشه، استرس بیخود نداشته باش من همه این روزا رو گذروندم، ضمن اینکه خواستم بهت بگم اگه میخوای شیر خودتو‌بدی دو عادتش نکن هم شیر خودت هم شیر خشک. اون علایم مشت کردن یا زدن روی سینه و اینها الزاما علایم گرسنگی نیستن. بهرحال بچه بین شیر مادر و شیر خشک یکیو انتخاب میکنه. خالا ببین تمایل خودت کدومه. دختر من هنوزم بعد ۷ ماه موقع شیر خوردن نا ارومه یطوری که فکر میکنی کلا شیر نیست که اینهمه داره تلاش میکنه.

---

رز جون ماشالاش باشه
دختر من اصلا آب دوست نداره با قاشق ، لیوان هرجور میدم تو دهنش میچرخونه بعدم میده بیرون.
بچه ها خونه رو چطور ایمن کردید؟ من سی ثانیه از دخترم غافل میشم میذارمش تو جاش از سه روز پیش یا زیر مبل پیذاش میکنم یا زیر میز تلویزیون
خونه هم اونورا همش سنگه دیروز کلش بیست ثانیه نبودم یکم دیرتر رسیده بودم دخترم سرشو زیر مبل کوبونده بود به سنگ

[Elhamgoli]

خونه رو ی مدت مسجدی بچینین  ما میز وسط برمی‌داشتیم
جاهای خطزناک پتو و بالش میذاشتیم 
ما پله هم داریم تو خونمون بستن راه پله هم مصیبتی بود

[Celin]

رز جان فلاسکش نیم لیتریه اونو کامل طی روز میخوره
بیرون هم حتما باید براش آب ببرم
شب قبل خواب هم یه لیوان سرخالی میخوره
ساعت ۶ هم که شیر میخوره یه مقدار باز اب میخوره
اما خوب نسبت به تابستون میوه خوردنش خیلی کم شده
تابستون جرات نداشتم جلوش میوه بیارم مخصوصا انگور و گیلاس و هندوانه
الان خیلی میلی به میوه نداره نهایت نصف پرتقال و یک چهارم سیب یه تیکه موز

فردا دقیق میزان آب رو حساب میکنم
هندوانه الان بد نیست براش بگیرم؟

---

نونا جان دوران سختی رو داری خدا بهت صبر بده
من که کلا دکوریا و میز و عسلیا رو جمع کردم گذاشتم تو اتاق
مبلا رو قطاری دور خونه گذاشتم
تی وی رو با کابل به میز وصل کردم
اما قسمت های که فرش نبود رو نتونستم کاری کنم که چند بار بد خورد زمین طفلک

[nona]

الهام و‌سلین جان آخه هنوز به راه رفتن نیفتاده که هفت ماهشه سریع مثلا شش هفت تا غلت پشت سر هم میزنه میره زیر یه چیزی
داشتم به حصار فکر میکردم که محدودش کنم دور همین فرش وسط هال، آخه اکثر جاها بدون پوششه دخترم خیلی سریع غلت میزنه بعد با شدت سرشو میزنه زمین

---

منم پس جمع میکنم میزو البته کلا خونه من مسجد طوره اصلا وسیله زیاد نیست همیشه دوست داشتم فضام باز باشه، تلویزیونم که چند ماهه روشن نشده به دیوار وصله تهش اینه دستش بهش رسید کلا جمعش کنم.