امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
کاش قبل از مادر شدن می دانستم
#1
بعد از مادر شدن زندگیتون چه تغییراتی داشته که اگه به گذشته برگردید ممکنه روی تصمیمتون برای بچه دار شدن تاثیر بذاره؟
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • شماره مجازی تیندر
پاسخ
#2
کاش می دونستم بعد از بچه، دیگه زمانی برای خودم ندارم...
کاش می دونستم باید یه حلقه ی حمایتی مستحکم برای خودم بسازم...
کاش می دونستم که بعد از بچه قسمت های مختلف بدنم دچار مشکل میشن... مثل کمر، کیسه صفرا، سینه، معده، حتی موهای آدم بیشتر سفید میشه...
کاش می دونستم نگهداشتن بچه چقدر سخته...
کاش می دونستم 2-3 سال شب بیدار شدن چه عذابیه... که حتی وقتی آموزش خواب به بچه دادی، ولی باز تا دوسالگی که تا حالا تجربه کردم، خبری از خواب یکسره نیست و حتی با کمک های همسر که مدتها او بیدار میشه، ولی اصلا انگار بدن عادت می کنه که هی از خواب بپره...
کلا کاش قبل بچه، یه هفته از بچه ی کسی نگهداری کرده بودم... یه هقته هم نشد، 1 روز... هم کمک مادر بود هم کمک به خودم...
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، Donya، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
#3
(۱۴۰۰/۳/۱۵، ۰۱:۰۸ صبح)شیرین دخت نوشته است: عزیزم بعدازبچه دیگه هیچوقت برای خودت نیستی بچه هاهرچقدربزرگترمیشن دردسرهاشونم بیشترمیشه روزی برسه که برای این روزات حسرت بخوری اینومنی میگم که دوتا نوه دارم

خدا بچه ها و نوه هاتون رو براتون نگه داره شیرین دخت جان Heart Heart 

بله دقیقا دیگه خود قبلی فراموش شد...
بچه ها به شدت وقتگیر و انرژی بر هستن

راستش من چون کاملا و واقعا دست تنها بزرگش کردم و خودم بودم و همسرم، بعد کرونا هم کلا حتی یه مهمونی هم نرفتیم، الان نسبت به قبل خیلیییییی راضی ام... چون خیلی خیلی پیشرفت کرده... اولا هیچ قسمتی از بدنش رو نمی تونست تکون بده، دردش رو بگه... غذا بخوره و روزی 7-8 ساعت بهم وصل بود... خواب ها یه ربع یه ربع و اصلا هم نمیشد تکون خورد... با هیچی نمیشد سرش رو گرم کرد... کولیک تا آخر 3 ماهگی و ریفلاکس و عدم تحمل لاکتوز تا9-10 ماهگی ما رو به خدا رسوند و بخاطرش رژیم سنگین داشتم و اصلا هیچی نمیشد بخورم، برای درست کردن غذا هم وقت نداشتم... 

الان ولی کولیک و ریفلاکس و عدم تحمل لاکتوزش تموم شد... چیزی بخواد حداقل با اشاره می فهمونه... دردش رو میگه که کجاش درد گرفته... خودش غذا می خوره و دیگه شیر معمولا 1 بار بیشتر نمی خوره و کلا یه ربع تا نیم ساعت درگیرم... خواب شب نسسسبتا پیوسته و 7 یا 8 شب تا 6 اینطورا می خوابه البته بعضی شبا 1-2 بار بیدار میشه اما خداااا رو هزار بار شکر Sick 
الان کم کم براش کلیپ های کوتاه میذارم در حد روزی نیم تا 1 ساعت، بازی های ساده می تونه با گوشی انجام بده، یه وقتا 5-10 دقیقه خودش کتاب میگیره دستش و ورق میزنه و به من کاری نداره  Smile
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، **ماهور**، Donya، Hami99، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
#4
کاش قبل از مادر شدن میدونستم که به کارام نمیرسم.اون دو هفته قبل زایمان رو تنبلی نمیکردم و کار میکردم.الان دو ماه از کارم عقب افتادم و نمیدونم چجوری جبرانش کنم.?
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، **ماهور**، Donya، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
#5
(۱۴۰۰/۳/۱۸، ۰۲:۰۵ عصر)Sh96.shamim نوشته است: کاش قبل از مادر شدن میدونستم که به کارام نمیرسم.اون  دو هفته قبل زایمان رو تنبلی نمیکردم و کار میکردم.الان دو ماه از کارم عقب افتادم و نمیدونم چجوری جبرانش کنم.?

شمیم‌جون دو هفته واقعا نمیشه کار کرد؟ من گفتم نهایت سه روز در دسترس نیستم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، Donya، شماره مجازی تیندر
پاسخ
#6
(۱۴۰۰/۳/۱۸، ۰۹:۱۳ عصر)nona نوشته است:
(۱۴۰۰/۳/۱۸، ۰۲:۰۵ عصر)Sh96.shamim نوشته است: کاش قبل از مادر شدن میدونستم که به کارام نمیرسم.اون  دو هفته قبل زایمان رو تنبلی نمیکردم و کار میکردم.الان دو ماه از کارم عقب افتادم و نمیدونم چجوری جبرانش کنم.?

شمیم‌جون دو هفته واقعا نمیشه کار کرد؟ من گفتم نهایت سه روز در دسترس نیستم

نونا جان، درسته از دوستمون پرسیدی ولی توی سزارین، بعد 3 روز حتی زخمت بسته نشده... تا حدود 1 هفته حتی ممکنه پانسمان داشته باشی و بیشتر باید درازکش باشی و استراحت کنی چون جای زخم تیر می کشه...

از یه هفته بعد اگه بدن قوی داشته باشی، می تونی یکم از کارهات رو خودت انجام بدی... مثلا خودت حموم یا دستشویی بری... یا در حالت ایستاده، بچه رو بدن بغلت و بتونی نگهش داری...

بسته به بدنت باید بین 9 تا 14 روزگی بری دکتر بخیه هات رو بکشه... و تا اون موقع تمیز کردن با دستمال خیس، حمام 2-3 بار در روز و مراقبت های دیگه داری...

واقعیتش اگه آدم به خودش فشار وارد کنه ممکنه مثلا از روز سوم یا چهارم هم بتونه خودش کاراش رو بکنه اما داغون میشه... واقعا واقعا استراحت بعد از زایمان خیلیییی مهمه... هم برای خودت هم بخصوص برای بچه... بخصوووووص اگه شیر خودت رو بخوای بدی...

یا مثلا برای خم شدن و گرفتن بچه ببین حداااقل 2 هفته می خوای...

بین 3 هفته تا حدود 5 هفته، خونریزی واژینال (اولش خونه بعدش خونابه میشه) خواهی داشت...

حتی کارمندای خانم دهه 60 که توی اوج انفجار جمعیت بچه دار میشدن و کسی براش مهم نبود مادر چقدر آسیب دیده، بعد از زایمان 40 روز مرخصی رو داشتن... الان که 6 تا 9 ماهه...

3 روز اصلا نمی فهمی چی شده و کجایی! شب و روز رو متوجه نمیشی... اصلا حافظه ت تغییر می کنه...
3 روز اول اینقدر درگیر دکتر و بیمارستان و مرکز بهداشت و مراقبت از واکسنی اصلا متوجهش نمیشی چی شده... 

من خودم تا دوروز قبل زایمان دانشگاه بودم و کارام رو میکردم... می گفتم 40 روزش بشه بر میگردم سر کار... ولی الان 2 ساله 1 بار رفتم دانشکده...

_____________________________
در صورتی که به امید خدا همهههه چیز خودت و بچه اکی باشه و سالم باشید و عوارض نداشته باشه، زایمان که انجام میشه، باید دفع داشته باشی تا مرخص شی... اگه دفع نداشته باشی، ممکنه شب دوم هم بمونی و روز سوم تازه مرخص شی... 
حین مرخص شدن، واکسن به بازوی بچه میزنن و خودش 2 روز درگیری و کمپرس کردن و تب چک کردن ووو... داره...
3 روزگی یه ویزیت دکتر داری، برای چک کردن زردی نی نی... 
3 تا 5 روزگی باید غربالگری انجام بدی که مرکز بهداشته و با این وضعیت کرونا، معلوم نیست وقتهاشون چطوره و خود ما توی منطقه ای که اصلا خبری از بچه دار شدن نیست و زایشگاه بیمارستان دولتی منطقه مون همیشه خالیه Big Grin، برای واکسن معمولی هم حداقل 2 ساعت وقت گذاشتیم هر بار... یعنی برای غربالگری و تشکیل پرونده بخصوص توی جاهای شلوغ یه نصف روز درگیری تا بری و برگردی...
9 تا 14 روزگی یک تا 2 بار باید ویزیت اول رو بری دکتر زنانت که بخیه بکشه و ویزیت دوم هم ببینه بعد از بخیه اکی شدی یا نه...
و یه تعداد شیاف برای کنترل درد بهت میدن که ممکنه این دردهای لگنی و سردردها تا 2 ماه درگیرت کنن و نیاز به شیاف و... داشته باشی... البته من خودم کلا 3 بار استفاده کردم، پمپ درد هم نگرفته بودم... ولی خب دونستن این مسائل برای برنامه ریزیت خیلی خیلی بهت کمک می کنه که کمترین آسیب جسمی و شغلی رو داشته باشی...

حالا اگه شیر خودت رو بخوره، خدای نکرده مشکلی باش یا کمک نداشته باشی باید به زمان بیشتری فکر کنی تا یکم جون بگیرید... 
_____________________________

از خودم بخوام بگم، الان دو سال شده و تازه از 18 ماهگیش به لطف کروناست که تونستم بصورت دورکاری یه نصف روز در هفته کار کنم Undecided البته من هیچچچچکسی رو ندارم کمکم کنه خودمم و همسر... یعنی حتی خبری از مهمونی رفتن هم نیست چه برسه کمک داشتن... از اولش که به دنیا اومده من کلا 3 روز کمک داشتم تااااا الان...

واقعا تصورات آدم قبل از بچه یه چیزه، بعدش یه چیز دیگه میشه... حتی وقت برای خوندن کتاب تربیتی نداشتم بعدش... متاسفانه اینها رو نمی دونم چرا کسی نمیگه... ولی من بخاطر شرایطم تصمیم گرفتم اطلاعات درست به مادرا بدم که غافلگیر نشن... چون خودم غافلگیر شدم و عقب افتادم... و خب هزینه ی ناآگاهیمه که دارم میدم دیگه...

تا می تونی برای بعد از زایمان مرخصی بگیر... هیچی جای اون روزها رو نمیگیره... نه فکر کنی بگم از نظر اینکه آدم دلش تنگ بشه و این حرفا... نه... از این نظر که برای حتی خورد و خوراک وقت کم میاد و حتی نمیشه با خیال راحت یک دستشویی رفت...

البته اینها تجربیات خودم و حاصل گشتن توی پیج های مامانهاست... و البته ما با کولیک و ریفلاکس و عدم تحمل لاکتوز درگیر بودیم... ولی خب بچه خدا رو شکر سالم بود، خودمم بنیه م قوی بود و نه روزگی که رفتم دکترم بخیه بکشه، نخ رو پیدا نمی کرد و میگفت چطور توی این مدت کم اینقدر خوب شدی، آخرش گفت جذبی بوده لابد!!!!! خیلیا بعد 1 هفته میان اینجا، زخمشون اصلا بازه... و خب من از قبل همه چیز رو آماده کرده بودم و مثلا کلی کنسرو گوشت داشتم، کلی توپک خرما و مغزیجات درست کرده بودم... مواد کاچی حتی تا آرد تفت داده بودم... شربتش رو آماده کرده بودم، یخ آماده کرده بودم پیازداغ، معجون های مختلف، حتی تا قرص کمر آماده بود که قرص کمر رو کسی نداشتم برام بزنه بعد 2 ماه زدم... چون می دونستم تنهام و باید بعد زایمان حسابی به خودم برسم... ولی خب فکر نمی کردم این وضع طولانی باشه اما بود... یعنی تازه بعد از روز 11، کولیک شروع شد، تا 9 ماهگی هم درگیر بقیه مسائل بودیم... اما من برای مثلا 10-12 روز مواد رو آماده کرده بودم... چون قرار بود طبیعی باشم و خودم سریع سرپا شم... ولی حتی اگه طبیعی می بودم، باز وقتی شب نخوابیده باشیم، روز هم کسلیم، مود پایینه، توی روز نمیشه به کار خاصی جز بچه رسید...

ببخشید خیلی حرف زدم... گفتم هم برای بقیه تجربه باشه و آماده باشن، هم رسالتم رو انجام بدم و کامل بگم که مادر باید توجه کنه که خودش و بچه توی اولویت باشن... برگشت به کار رو به نظرم تا جایی که میشه باید به تعویق انداخت... سخت ترییییین دوران زندگی یک زن همین دوران بعد از زایمان هستش... بخصوص بچه ی اول...

راستی توی یه تاپیک دیگه درباره ی مراقبت های پیش و پس از زایمان خواهم گفت... مطالبی که کسی به مادر نمیگه ولی بعدش که بگی چرا کسی چیزی نمی گفت، میگن فکر کردی برای چی بهشت زیر پای مادره؟؟؟ و فکر می کنن اگه بگن، مادر استرس زده میشه!!! با اینکه واقعیته و با ندونستن فقط و فقط احتمال افسردگی پس از زایمان بالا میره چون افسردگی از فکر به گذشته میاد و احساس ناتوانی در حال... این حس کاملا طبیعیه... بچه بیاد اولویت ها تغییر می کنه... و باید خودمون رو تطبیق بدیم... وگرنه باید بهاش رو بپردازیم... با هر چیزی که طبیعت تعیین کرده...

خلاصه که حسابی آماده باشید اینها روتینشه و به امید خدا میگذره Heart بدونید که تنها نیستید Heart بدونید که هر موقع بخواید می تونید بیاید از حس هاتون بگید Heart بدونید که می تونید کمک بگیرید Heart
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، **ماهور**، Hami99، Liliaa، mona70، tinaaa91، youtab، شبنم، شماره مجازی تیندر
پاسخ
#7
ممنون رز عزیزم خیلی توضیحاتت جامع و کامل بود
منم بجز چند روز اول کمکی ندارم و واقعا درسته مرخصی زایمان دارم اما قراره تمام کارهام دورکاری انجام بشه این مدت
واقعا کسی پیدا نسد تو این چندماه کار ها تحویلش بشه، هر کسی اومد به روز هم نکشید فرار کردSad
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، Hami99، Rose، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
#8
چقدر خوب توضیح دادی رز عزیز
ممنونم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Hami99، Rose، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
#9
ممنون رز جان .عالی و کامل توضیح دادی .منم تو اطرافیان نزدیکم خیلی این مورد رو دیدم که واسه بعد زایمان برنامه ریزی کردن برگردن سر کار یا ادامه تحصیل و... ولی حداقل چند هفته اول که اصلا امکانش نبوده.دقیقا همون ۴۰ روزگی که دوره نوزادی بچه هم تموم میشه..هم واسه مادر خیلی مهمه که استراحتش کامل باشه و هم بچه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، **ماهور**، Hami99، nona، Rose، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
#10
خواهش می کنم دوستان گلم Heart

بله متاسفانه آگاهی های لازم به مادرا داده نمی شه که درست برنامه ریزی کنن...
و از اونور بخاطر اینکه از وجود همچین مسائلی اطلاع ندارن، باعث میشه قول هایی بدن که نتونن از پسش بربیان و همین باعث میشه دیگران فکر کنن کسی که مادر میشه دیگه مسئولیت پذیریش کم میشه... الان توی خیلی از مشاغل اگه بدونن بچه داری اصلا نمیذارن که استخدام بشی!!!! چون خیلی از کارفرماهای آزاد، هم کار زیاد می خوان هم پول کمی میدن... و برای یه مادر این اصلا ارزش نداره که برای یه کار بی آینده و کم حقوق بره سر کار... یعنی هزینه ی رفتن سر کارش بیشتر از نشستن توی خونه میشه

ولی واقعیت اینه که توی بحث فرزنددار شدن، اولویت اول مادر و بعد فرزند هست... 
اگه جامعه هم این رو درک کنه اوضاع بهتر میشه ولی فعلا که امکانش نیست پس خودمون باید حواسمون باشه... چون هیچچچچکس به فکر مادر نیست...
بچه به دنیا میاد، همه درباره ی بچه حرف میزنن...
حتی زنانی که بچه دارن، انگار درکی از مادر تازه زایمان کرده ندارن و باید شانس داشته باشید که مادر یا خواهر یا خواهرهمسرتون با شعور و آگاه باشن و اول به شما برسن... مردها هم که کلا تا بهشون نگیم اصلاااا درکی از شرایط ندارن...
مثلا من اون روزهای اول باید می گفتم که بیاد دستم رو بگیر که برم با عرض معذرت مثلا دستشویی و من رو کمک کن بلند بشم و بشینم ووو... و بعد از دو سه بار دیگه یاد گرفت... ولی اگه مادر دلسوز و توانا دارید، خودش میاد کمکتون می کنه چون این روزها رو دیده و گذرونده و حس کرده... عمیقا به نظرم اگه مادر دلسوز و آگاه دارید که حواسش به شما بود، قدرش رو بدونید... چون هیچکس اونجوری به فکر شما نخواهد بود... 


نونا جان شما الان اولویتت باید خودت و بعد بچه باشید...
اینکه اونها نمی تونن جایگزین پیدا کنن مشکل اونهاست خب... باید آموزش درستی بدن و کار خوب هم بخوان... 
این توقع بیجای کمپانی ها و کارفرماهاست که بخوان زنان بچه دار نشن و اون رو فدای کار کنن... و یک خانم وقتی بچه دار میشه، نیاز به مراقبت های خاصی داره... حتی توی کشورهای پیشرفته، پرستارهای مخصوص دارن و خیلی کشورها بعد از زایمان 5 تا 7 روز رو در بیمارستان می مونن که هم مادر و کودک جون بگیرن، هم پدر کارها رو یاد بگیره هم همه چیز تحت کنترل باشه... و نمی دونم توی ایران چرا ترخیص اینقدر سریع اتفاق میفته!!! یعنی مادر نمی تونه حتی راه بره ولی میگن پاشو برو به سلامت!!!... کلا خودمونیم و اطلاعاتمون... اگه دور و بریامون هم آگاه نباشن، اون روزها فقط دوران زجر خواهد بود...
الان شما مدت خیلی بیشتر از اینها بگو حداقل 2 تا 3 هفته اصلا فکرش رو نکن و به نظر من بگو تا 40 روز اصلا نمی تونی جوابگوی هیچی باشی... تا اونها خودشون به فکر باشن... اون روزهای اول حتی نمی تونی گوشی دستت بگیری یا غذا بپزی چه برسه دورکاری... شاید هم بتونیا، کار نشد نداره، ولی خب باید از تغذیه (بخصوص یه تغذیه ی با کیفیت) خودت و یعنی بچه بزنی، از استراحتت بزنی (که توی اون چند هفته ی اول خیلیییییییی مهمه ببینید چقدر تاکید می کنم (بچه ها اگه کولیک داشته باشن از روز 11 تا آخر 3 حتی 4 ماه خواب شب تعطیله و هر 3 ساعت می پرن و باید به اندازه ی یه تایم بیداری باهاشون باشید توی تاریکی و اوج خواب و... که واقعا آدم رو از پا درمیاره...)، از حتی تایم دستشویی بزنی (که همین باعث مشکلات دیگه میشه مثل یبوست، همورئید و بواسیر و بعد جراحی ووو...) وووو...

به نظر من حتما به 3 روز مجدد فکر کن Heart Heart Heart
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • **ماهور**، Hami99، nona، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان