غذای کودک

[youtab]

سلام عزیز دلم عهه واقعا, خدا از دهنت بشنوه, منم میدم بهش پس امیدوارم رفع شده باشه برای پسر منم
...
نونا جونم من برنامه خاصی ندارم اما اینارو میدم بهش 
صبحانه هاش
زرده اب پز با کره و اب جوش و کمی شیر خشک که نرم بش, بعد گاهی توش نون تیلیت میکنم نرم میشه میدم 
فرنی ارد برنج, گاهی ساده گاهی با دو نقطه زعفرون دم شده گاهیم کره میریزم دو سه نقطه 
نون پنیر, یعنی نون و توی اب جوشیده ولرم نرم میکنم با پنیر شهری میدم 
یه روزاییم که عجله ای بشه موز و سیب رو رنده میکنم چون فقط اینجوری میخوره قاطی, تک تک لب نمیزنه

---

ناهاراش
خب سوپای مختلف که هست ی بار با جو دوسرپرک ی بار با ورمیشل 
با هویج و کرفس و لوبیا سبز و فلفل دلمه ای و سیب زمینی وجعفری گشنیز و ماهیچه یا سینه مرغ, حالا هی یکیو کم و یکیوزیاد میکنم 
ی بار گوشت و تو شیشه میپزم با پیاز و جعفری یا فلفل دلمه بعد که پخت برنج خیس شده میریزم توش با اب گوشته میپززه بعد ابشو با لیوان و خودشو میشه چلو گوشت با قاشق تقریبا له میکنم میدم
یه بار مرغو اینکارو میکنم گاهی توشون زعفرون هم میریزم 
یه بار عدس پلو به همینروش و ماش پلو هم همینطور 
اب همه این غذاهارو جدا میکنم با لیوان میدم چون اونجوری دوست داره غذارو خمیری طوری میخوره فقط مثلا همین چلو گوشت اینا 
بعد میان وعده ام همون سیب موز قاطی, یا موز خرما قاطی, یا خرما رو با خیلی کم کره تفت میدم بهش میدم یا عاشق خیاره, خیار و سیب و رنده میکنم به هوای خیار سیبم بخوره, کدو حلوایی فریز شده دارم یکم تو شیشه میثزم میدم, گاهی پوره هویج میدم, گاهی عصاره ماهیچه درست کردم تکه و فریز کردم توش نون تیلیت میکنم میدم, اگرم حس کنم گوارشش سخت شده دو نقطه کره میریزم تووعده بعدیش چون روغن زیتون بریزم حتی بی بو لب نهمیزنه

[nona]

مرسی یوتاب جون آفرین خیلی متنوع میدی
من چرا تا الان خیار به این بچه ندادم؟! واقعا چراااااا؟!!

[Celin]

نونا جان ماکارونی اگر تست کردی با انواع سس ها مورد علاقه بچه هاست
انواع کوکو،گوشت و سبزیجات،مرغ ،سبزیحات
صبحانه پنکیک کدو حلوایی یا موز بدون شیر ،اوتمیل با سیب موز انواع مغزیجات
فرنی پسته ای
هلیم
کاچی با خرما
انواع املت

خوراک مرغ و سبزیجات (ساق مرغ که خودش دستش بگیره بخوره)
ته چین و لوبیاپلو رو هم تست کن اکثرا دوست دارن

پسر من مثه مامانش خوش اشتها بود بعدش شده مثه خاله اش ناز میکنه غذا بخوره

---

نونا جان دخترت چند ماهشه؟

[nona]

سلین دخترم نه ماه و نیمشه
من صبحانه ها فرنی سیب و خرما، اوتمیل جوی دوسر و خرما و موز، سیب زمینی تخم مرغ پوره آووکادو ( گاهی) نون و پنیر میدم
ناهارا سوپ (گوشت و جوی دو سر و بلغور گندم و هویج و کدو حلوایی و کدو سبز و نخودفرنگی و گوجه فرنگی و سیب زمینی و آووکادو میدم ( معمولا همش هست یا اکثرش)) میدم یا پلوماش، شامم عدسی، خوراک مرغ و ماش، مرغ و سبزیجات میدم
میا ن وعده هم ماست فقط میدم.

[Celin]

من بزرگتر تو ذهنم بود.تمام گروه های غذایی هست نوش جونش
تا وقتی توانایی جویدن کامل پیدا کنه یه جورایی دست آدم بسته است سخته انتخاب غذا
من بعضی وقتا کلافه میشدم شام ناهار خودمون کم بود باید فکر میکردم برای پسرمم چی درست کنم تکراری نشه

[nona]

سلین هنوز غذای کامل جامد بجز نون ندادم

---

مغزم فعلا بادومو که حساسیت داشت تست کردم خدارو شکر بنظر رفع شده از فردا پسته و بعد گردو رو تست میکنم

[Celin]

به نظرم نون جز سخترین جامداس بخاط نوع بافتش پس قدرت جویدن دختر خوبه
سبزیجات پخته و مرغ و...خیلی راحت تر و نرم تره
اما تا خودت آمادگی پیدا نکردی شروع نمیشه کرد
من تقریبا از ۷ ماه و نیم غذای انگشتی رو شروع کردم
مامانم بنده خدا دور از جونش چندبار تا مرز سکته رفت همش فکر میکرد خدایی نکرده بچه خفه میشه کم کم بی خیال شد

[nona]

ممنونم سلین عزیز
آره طفلی میجوه مثلا هویج نگینی تو غذا رو ولی خب مثلا میترسم مدل خودمون بهش برنج بدم خیلی خیلی شل و آبدار میدم

[Rose]

نونا جون نترس عزیزم
در مورد خفگی و ریسک ها و روش مقابله مطالعه کن، اصلا ترس نداره... اما اگه همینجوری شل بدی، شاید تا چندین سال درگیر غذا خوردنش بشی... و اینکه مشکلت تکلم و اینها ممکنه پیدا کنه... جویدن خیلی خوبه... اگه دیر شروع کنی دیگه می بینی تا 3-4 سالگی باید پوره شده بهش بدی... ظریفی هم در این مورد چند تا پست داره...

کلا خیلی از تصمیماتی که برای بچه می گیریم ترسناکه... ولی مهم اینه که خودمون مقابله رو یاد بگیریم... من سر غذا یا مثلا از پله بالا و پایین رفتنش خیلی استرس می کشیدم... 1 سالگی که راه افتاد شدیدا علاقه داشت بره سمت پله... ولی من خیلی می ترسیدم حتی در خونه رو قفل می کردم که نره یه وقت باز کنه و بره پیش پله، اما یکم که تعادل پیدا کرد، دیگه بردم و با نظارت خودم کامل یادش دادم... و اصلا هم اینجوری که بدنش رو بگیرم و اینها نبود... یاد دادم که از نرده بگیره، یا اگه نرده خطرناکه از کنار دیوار بره (بعضی نرده ها استاندارد نیستن و بچه یا می تونه ازشون بالا بره یا از لاش سر بخوره و....) و واقعا از همون موقع که من با ترسم مقابله کردم و آموزش رو شروع کردم ترسم ریخت... و الان روی پله می دوه اصلا بدون نرده گرفتن وووو...
سعی کن بذاری مستقل بخوره، فینگر فود رو زودتر شروع کن... یا خیلی ریز (رنده) یا خیلی درشت باشه مثل برش های استاندارد آووکادو یا کدوحلوایی یا هویج و سیب زمینی ووو...
من خیلی برام استقلالش مهم بود.. همین الان خودش کفشش رو می پوشه و درمیاره... جورابش رو درمیاره... لباسش رو درمیاره، توی پوشیدن هم خیلی مستقله نسبت به همسن و سالهاشش... به خدا خودت راحت میشی، از من بعنوان یک مادر تنبل بشنو ، در حدی که مهمونی می رفتیم چون می دونستم که مستقل بودن رو دوست داره، چسب کفشش رو باز می کردم و میذاشتم پله ی پایینی که خودش بپوشه و فقط زیرچشمی می پاییدمش که چقدر تلاش می کنه و اگه شکست می خوره باز ادامه میده یا نیاز به تشویق داره یا نه ووو... و خودم رو با میزبان سرگرم نشون میدادم که مثلا دارم خداحافظی می کنم (عمه ی پسرم)، ولی عمه ش اعصابش خرد میشد میومد می بست براش!!!!!!!!!!!! من این وایب رو گرفتم که فکر می کنه من نمی تونم بهش کفش بپوشونم!!! یه حس بی کفایتی و بی توجهی بهم داد اما اصل رشد بچه همینه... همین عمه خانم تا 10-12 سالگی پسرش باید کفشش رو می پوشوند، تا همون سنین بچه سر سفره نمی نشست وووو... چون مادرش و مادربزرگاش راحت تر بودن که خودشون به بچه لقمه بدن یا کفش بپوشونن و... که وقت تلف نکنه یا کثیف کاری نکنه که بعدش تمیز کنن یا حتی شاید همین بحث ترس از خفگی بوده... ولی انسان در طی تکاملش یاد گرفته چطور بجوه و ما اگه ایمنی رو رعایت کنیم می شه تقریبا همه چیز رو به بچه بدیم... سعی کن به ترست غلبه کنی، کمتر از 3 ماه دیگه دخترت باید از غذای سفره بخوره، گوشت رو مثل شما بخوره، ماکارونی و پاستا، خورش و برنج و... بخوره... لقمه های صبحانه و میان وعده بخوره...
من توی سن شما دیگه رون و بازو رو میدادم دستش و الان خودش تمیز و کامل گوشت های استخون دار رو می خوره و اون استخون های ریز رو جدا می کنه، یادمه 2 سالگیش که رفتم عمل و عمه ش اینجا بود، واقعا رنگ و روش پرید وقتی دید پسرم داره رون رو به دندون می کشه... اصلا دکتر توی چکاپ 1 سالگی می پرسه که غذای سفره می دید یا نه؟
می گم تنبلونه است ها، ولی واقعا آگاهی و تلاش بیشتر و صبر خیلی زیادتری نسبت به مادری که همه چیز رو آماده می کنه لازم داره و وقتگیرتره اما بچه زود مستقل میشه... ما باید یه قدم جلوتر از بچه باشیم و نه تنها به علامت های بچه توجه کنیم، بلکه باید شرایطی مهیا کنیم که اونها اگر توانش رو دارن، زودتر هم وارد فاز بعدی زندگیشون بشن و درجا نزنن

[Celin]

رز جان از ریخت و پاش غذا خوردنشون هم بگو عزیزم بعد هر غذا خوردن حمام لازمن وقتی خودشون غذا بخورن
پسرم جدیدا زود میخواد غذا بخوره بره بازی اولاش با قاشق میخوره حوصله اش سر میره مشت میکنه میخوره ،خونه م ش خجالت کشیدم اما هیچی بهش نگفتم بهرحال جز مراحل یادگیریشه اما خودم معذب شدم که نگن یه غذا به بچه اش نمیده