گپ خانم های باردار 1401

[tinaaa91]

میزاشتی غافلگیر میکردی دیگه
ازمایش خون مطمئن تره سریع هم جوابش و میدن

[Pari]

تا بی بی مثبت شد اومدم تو اتاق بیدارش کردم گفتم پاشو خاک بر سر شدیم
خیلی ریلکس لای چشماشو باز کرد گفت اشتباهه،شب یکی دیگه برات میخرم دوباره بزن

اخی چه بانمک بودید جفتتون
خندم گرفت…

ان شالله صحبح و سلامت این دوران رو بگذرونی

[Sufii]

ای جان، سادات جان مبارک باشه، اولش خیلی استرس آوره ولی یواش یواش بهش عادت میکنین...
صنوبر ان شالله ماه بعدی

[maryam_na]

مبارک باشه سعادت جان و به سلامتی و راحتی بگذرونی این دورانو
منم سر پسرم تازه بیبی چکمم هاله اش یه جوری بود به طوسی یکم می زد ولی با این حال صبر کردم شوهرم تو خواب یه تکون خورد و بهش گفتم بیبی چکم به نظرم به مثبت می زنه و دیگه آوردم دید و امیدوار شد اونم خخخ

---

نسیمه منم بایو‌اویل و ولدا زدم سر دخترم و ترک نزدم سر این یکیم بایو اویل دارم می زنم. روغنو می زنی ماساژ بده یکم آروم. به رون ایناتم اگه بزنی بهتره. من حال نداشتم نزدم و سر این بارداری یه رونم بالاش از داخل یکم داره ترک می زنه.
درستش اینه که سینه، شکم، باسن، پایینهای کمر و پاهاتو بزنی. من این همه جارو نمی زنم ولی استخر میرم همه حامله ها تقریبا بعد دوش همه این ناحیه هارو دیدم روغن می زنن و ماساژ میدن.

[Sufii]

من هم بایو اویل استفاده کردم هم ماستلا اما یکمقداری ترک زد شکمم جالبه که فقط شکمم زد و من فقط شکممو روغن میزدم. البته من مامان و خواهرم ترکهای خیلی زیادی دارن مال من خیلی کمه

[Sadat]

مرسی بچه‌ها
انگاری همه اولش شوکه شدن پس

[صنوبر۷۱]

مرسی الهام جان
سوفی جان نه من که توی اقدام نبودم و دوست نداشتم بشه ان‌شاالله برم دنبال کارای پزشکیشو اینا بعدا
سادات جان مبارک باشه قدمش پر برکت باشه شوهر منم خیلی اعتماد به نفس داره همیشه وقتی شک میکنم میگه نترس بابا هیچییییی نمیشه.اونم چرا؟ چون دوستا و همکاراش همشون چندین ماه اقدام کردن تا بچه دار شدن. باید این تاپیکو نشونش بدم

[نسیمه جااان]

مبارک باشه سادات جان ،انشالله بسلامتی
صنوبر جون تو هم ایشالله هر موقع خواستی بشه واست ❤

مرسی از دوستایی ک جوابمو دادین ،بوووس

[Sadat]

ممنون صنوبر و نسیمه عزیز
دقیقا شوهر منم خیلی بیخیال بود،میگفت با ی بار که نمیشه،ما اصن بچه دار نمیشیم
اصن نمیدونم رو چ حساب این حرفو میزد

[youtab]

سادات جان مبارک باشه عزیزم
چون ماها دم صبح بیبی زدیم همشونم از هواب بیدار مردیم
همسر من که چشماشو باز کرد گفت پاشو برو یه زعفرون دم کن بخور خخخخ
انشالا با خوشی و سلامتی و راحتی بگذرونی این دورانو