گپ و گفت مامانهای ۱۴۰۰

[nona]

کلا ندا فامیل خودمونو همسر نداره همه بلاخره یه نظری میدن یا یه حرکتی میکنن

[Nedaa28]

من خونه ام چسبیده بهشون هر لحظه ممکنه در بزنن
ولی دیگه میخوام یکی در میون درو باز کنم بگم بچه داشت شیر میخورد یا نشنیدم
اگه این کمروییم بذاره

[Almam]

خواهر منم همسایه م ش بود، مادرشوهرش روزی چند دفعه بهشون سر میزد!! اینم یکی درمیون درو باز میکرد میگفت نشنیدم، حموم بودم، اون یکی اتاق بودم، خواب بودم
ولی دخالت تو کار بچه خیلی رو مخه، بخوای حرفی هم بزنی میگن: من خودم چندتا بزرگ کردم! خوب به چندتا بزرگ کردن نیس که اول و آخر بزرگ میشه! مهم بلد بودنه!!

[liyane]

نونا جون سينه خيز رفتن دختر گلت مباركككك

واي يوتاب جان نميدوني چقد خستم از مهمون داري
اسم مهمون مياد تن و بدنم ميلرزه
بعد همه ظاهر رو ميبينن فكر ميكنن من آب توي دلم تكون نميخوره نميدونن از درون چه به من ميگذره
مامانم ميگفت خاله ت گفته بيست دقيقه بيان ديدنت . گفتم اصلا حرفشم نزن اصلا دلم نميخواد كسي از اين در بياد داخل

[nona]

مرسی لیانه جون ایشالا گل پسر شما

[youtab]

راستی نونا جون اون خ ش که با من باردار بود اوایل و سقط کرد رفت پیش دکتر ما و بهش گفته نمیخواد آی وی اف کنی رحمت دیواره داره برداری حله
قبلا البته دکتر نصر نصفشو برداشته اما دمتر آقا حسینی گفته باید کامل برداری
خلاصه حدود یک ماه پیش رفته کلینیک و عمل کرده بعد باید پریود میشد میرفت کلیمیک که به امید خدا اقدام کنه حالا شده احتمالا هفته دیگه بره باز برای ویزیت
اما عاشق دکتر شده بود و میگفت خیلی انرژیش مثبته
انشالا که جواب مثبت بگیره اینم

---

الهی لیانه جون
میدونم عزیزم
امروز من نتونستم برم تتست فعلا
همسر گفت بچه رو بذاریم پیش مامان بریم زود بیایم
گگفتم باشه
اما پسرم امروز اصلا درست نخوابیده وقتاییم که نخوابه خوب خیلی بد اخلاقه و همش گریه میکنه
بعد ما زنگ زدیم گفتیم نمیایم حالا تا فردا دیدیم همشون اونجان و منتظرن بچهرو بذاریم
منم خداروشکر کردم که نشد بریم
تا ما میرفتیم و برمیگشتیم بچمو خل میکردن

[nona]

یوتاب جون حتما جواب میگیره، خدایی اصلا آدم میره پیشش خیالش مطمئنه واقعا. منم ماه دیگه میرم پیشش ببینم واسه دومی چی میگه اگه سنم میگذره برم جنین فریز کنم سال بعد آخه ذخیرم خوب بود اما خب دیگه کیفیت میاد پایین. شایدم تا الان هم ذخیره اومده باشه پایین هم کیفیت. آخرین آزمایشم مال یکسال و سه ماه قبله که قاعدتا فقط شش ماه اعتبار داشت.البته این هفته خواهرم اینا میان خونمون اول بهش بگم ببینم چی میگه.
یوتاب بگو تست بیان خونه ازت بگیرن اگه سختته بری عزیزم

---

الهی آخه تنها نی نی کوشولوی خونه هست ذوق دارن براش

---

الان حالت چطوره؟

[youtab]

آره واقعا خیلی دویش دارن اما هر بار یک روز کامل بعدش بچه قاطی میکنه
الان خوبم
اصلا از دیروز ظهر دیگه بینیمم ببخشبد خلط و آبریزش نداشت
بعد اون دندونم نبود مشاوره آتلاین گرفتم گفت اون دندون نیست اسخوان صورته چون میگی نصف صورتته احتمال سینوزیت هست
منم فقط چشم و بینی چپمه و فکر میکردم دندونه
الان کلا خوبم فقط با دوتا ماسکم همچنان

---

عزبییز دلم آفرین به نظرم بهترین کارو ممیکنی
نه انشالا که الانم ذخیره خوبی داری
بعد میگن بعد از زایمان خیلی وقت خوبیه همه چی اون داخل نوعه 

[nona]

ایشالا زودتر کامل سرحال شی عزیزم
اره کلا بچه های این سنی بعد شلوغی و بغل بغل شدن قاطی میکنن طفلیا حقم دارن
چه میدونم عزیزم اینقدر چند سال الکی وقت تلف کردم الان هول هولی میخوام بچه بیارم

[youtab]

ماهم به این نتیجه رسیدیم که چرا الکی سالها صبر کردیم 
به قول همسرم میگه من نزدیک چهل سالمه الان باید بچه حداقل ۶-۷ ساله داشته باشم
موافقم باهاش
خالا من که دیگه دومی تعطیله علنا
البته خوشحال نییتم بابتش چون دوست نداشتم بچم تنها بزرگ بشه
اما خب نمیشه هرجور حساب میکنبم
با مریضی من جور در نمیاد
اما اگه میشد من خیلییییییی زووود اقدام میکردم برای دومی که باهم بزرگ بشن
درسته پدر آدم در میاد اما  یهو تموم میشه و دوتاشون باهمن