امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای ۱۴۰۰
سلین جان احتمالا همون واکسنه... من که شوکه شدم از قدرت واکسنه... و وقتی رفتم ببینم چی بود این واکسن دیدم سنگین ترین ترکیب رو بین همه ی واکسنا داره... واقعا واکسن عجیبیه...

آره نگران نباش دوباره خوب می شه... ببین همین که 9 تا 6 توی این سن کامل می خوابه من آینده ی روشنی رو برات دارم می بینم Smile به خدا ما تا 2 سالگی یه شب خواب راحت نداشتیم.... داغون شدیم... قشنگ دو سه بار رو راحت بیدار می شد...
ولی شیر رو که کلا قطع کردیم معجزه رخ داد و دیگه مثلا 9-10 که می خوابید تا 6 اینطورا می خوابید بعد از 6 تا 8 اینطورا هم میومد بغلمون... ولی کلا کم خوابه دیگه... همینم پدرمونو در آورده... مثلا الان که دو سال و تقریبا 9 ماهشه، شب 10.5 خوابیده به ضرب و زووووور... بعد 8.5 بیدار شده... الانم خیلییی هنر کنه 2 ساعت بخوابه........ فوق العاده در مقابل خوابیدن مقاومه...

من اینقدر سر بدخوابی و بی خوابیاش اذیت شدم منتظرم بخواد بره مهد و مدرسه، با بلندگو برم در گوشش از خواب بپرونمش زورکی به میل خودم صبحونه خوابالو خوابالو بدم بهش و بفرستم بره مهد و مدرسه Smile بلکه انتقام این چند سالو بگیرم Smile

درباره ی تنها نموندنش، اون هم بعد از 2 خیلیییی بهتر میشه... شما الان آخرای اضطراب جدایی هستی... این یه مدت رو هم تحمل کن و تمام وقت جلوی چشمش باش، به امید خدا بعد از 2 بهتر میشه...


از اینجا رو برای بقیه بیشتر میگم Smile یه وقت کسی ناراحت نشه بچه هاSmile البته چیز ناراحت کننده ای توش نیست... فقط تجربه م رو دارم میگم که این روزاتون رو راحت تر تحمل کنید...
ما خودمون هم باید برنامه برای مستقل شدن بچه ها برنامه داشته باشیم...
پسرم 2 سال و چند روزش که بود رفتم برای عمل صفرا، بعد همون موقع خود به خود شیرش کامل حذف شد (تقریبا 3 ماهی بود که هر هفته یه وعده اینطورا کم می کردم و با نبودم فووووق العاده راحت حذف شد)... یعنی دو روز تمام با باباش تنها موند، یه سه ساعتی رو با عمه ش موند (با اینکه از 2 ماهگی عمه ش رو فقط یه ساعت دم در دیده بود!! بقیه ش همیشه (یعنی هفته ای، دو هفته ای یکبار) تماس تصویری بوده)........
ولی من از روز اول تولدش واقعا فقط 40 دقیقه خواب بوده گذاشتم پیش عمه ش رفتم آرایشگاه و برگشتم! غیر از اون تا همون روز عمل پیش هیچکس تنها نبود... همش یا من یا باباش... حتی 1 دقیقه... و من از نتیجه فوق العاده راضی ام... واقعا الان راحت با همه ارتباط می گیره (با اینکه من خودم همچین آدمی نیستم) حتی خیلی راحت توی سفری که به شهر پدریش داشتیم، موند پیش مامان بزرگ و عمه ش!!!!! بدون هیچ چک و چونه ای و اصلا خودش خواست!!! (نیم ساعت بود ولی برای من دنیایی ارزش داشت)... اینکه صبحا می خوام برم دانشگاه راحت خداحافظی می کنم و واقعااااا توی تمام وجودش می بینم که ایمان داره من بر می گردم و خودش در رو برام می بنده... بای بای می کنه، گودلاک و خداحافظ میگه... این یعنی حس امنیته تامین شده... سخت بوده ولی نتیجه ش شیرینه... میریم خونه بازی، فوری میره سراغ بقیه... از بقیه کمک می گیره، باهاشون دست میده و سلام می کنه... اصلا پشتشم نگاه نمی کنه من هستم یا نه!!!! با دوستام حسابی ارتباط می گیره...
با اینکه توی کسایی که به این حس بچه توجه نکرده بودن و اون بخصوص یک سال 6 تا 18 ماهگی بچه رو هر جایی میذاشتن، من دیدم که حتی از مهدکودک رفتن جا موندن!!!!! یعنی بچه اینقدر بداخلاقی و بی قراری می کرد که نمی شد بفرستنش مهد... حتی پیش دبستانی هم نرفتن فکر کنم!!!! من واقعا اولش می ترسیدم که نکنه قدیمیا راست میگن که اینجوری لوس میشه وووو.. ولی وااااقعا بهش ایمان آوردم و بهتره مادرا این رو بدونن که یه دوره ی 1 ساله سختی بکشن، بعدش احتمال زیاد راحتیه..... چون الان بچه های دوستام هستن که می بینم دوم و سوم و حتی چهارم ابتدایی هستن، ابدا یک شب هم با حتی باباشون نمی مونن!!!!! مدرسه رفتن و اینها به زور... بچه تکالیفش رو انجام نمی ده یا مادر براش انجام میده... و اونا میگن بچه ی تو زیادی مستقله!!!! ولی من همه ی اینا رو تک به تک براش مطلب خوندم، واقعا 2 سال خونه نشین بودم... و واقعا الان دوست دارم بقیه هم بدونن و از این دوره ی اضطراب جدایی استفاده کنن تا در آینده بچه های مستقلی داشته باشن.... این دوره یه شمشیر دو لبه اس... هم می تونیم به نفعمون استفاده کنیم (1 سال سختی و وابستگی تمام و کمال بچه و وقف کردن خودمون برای او و یک عمر احساس امنیت و استقلال) هم به ضررمون (یک عمر وابستگی بچه به ما)... من شخصا معتقدم تا آخر عمر که زنده نمی مونم ازش حمایت کنم... پس باید توانمند بارش بیارم...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، **ماهور**، 2015، Celin، Nedaa28، nona، Targol، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
بله عاطفه جان، تی وی تا دو سالگی ممنوعه...

سرماخوردگی الان نداریم... همه رو می گن او میکرون بگیرید... شما هم بهتره همسرت خودش رو قرنطینه کنه... مادر همسرتم اگه از پس کارات بر میای بگو نیاد... تا هر وقتی که شما ضعف نشون بدی او هست... حتی اگه بدونه که دوست نداری مطمئن باش میاد...

بعدشم چرا هی به خودت لعنت می فرستی؟
قشنگ دستور دکتر رو رعایت کن و بالاخره درست میشه یا نه نیاز به کمک پیدا می کنید... الان کاری جز رعایت دستور دکتر ازت برنمیاد که... پس روحیه ت رو ضعیف نکن... روی شیرت هم تاثیر میذاره...


آره نونا جون یا حذف تی وی یه آرامشی پیدا میشه که فقط به اهداف و علایق خودت در زمانی که خودت میخوای می رسی... ما داره 11 سال از ازدواجمون می گذره... و اصلا تی وی نداریم... واقعا خیلی از پیشرفتامون رو مدیون نداشتن تی وی هستیم... واقعا با نبودنش راه رشد باز میشه...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، **ماهور**، 2015، Nedaa28، nona، youtab، ستی‌لیته، شماره مجازی تیندر
پاسخ
دقیقا خواستم بگم کروناست نه سرماخوردگی که رز جون گفتند
عاطفه جان الان چون اکثرا سه دز زدیم علایم سبک داره اما به شدت مسریه مواظب باش
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، Nedaa28، Rose، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
بچه ها سلام 
نونا جون یادمه گفتی تخت کنار مادر برای گل دخترت کوچیکه و میخوای تو تخت خودش بخوابونیش 
موفق شدی؟
دقیقا پسر منم همینه چون خیلی تو خواب وول میخوره و تو این تخت کنار مادر حاش کمه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، Nedaa28، nona، شماره مجازی تیندر
پاسخ
سلام بچه ها
من برای چند ماهی اومدم ایران، دخترم آلمان متولد شده و تمام چکاپهاش به اضافه واکسن دو ماهگیشو اونجا انجام داده، الان یکهفته مونده تا چهار ماهش بشه.خداروشکر مشکل خاصی هم نداره و کاملا عادی به نظر میاد. اما بالاخره باید مرتب چک شه. مساله اینجاست که من با دکترها و سیستم ایران واسه نوزادها اصلا آشنایی ندارم. الان من باید یه متخصص پیدا کنم و دخترمو ببرم پیشش بگم اومدم چکاپ؟ یا ببرمش بهداشت؟ میشه یکم روندش رو برام توضیح بدید.
در ضمن اگر دکتر حاذقی برای نوزادان میشناسید که ترجیحا (و نه لزوما) سمت غرب باشه و ازش راضی هستید، میشه لطفا بهم معرفیش کنید. ممنونم از همتون
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • liyane، Nedaa28، nona، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
مرسی رز جان
واقعا همین حس امنیت و آرامش دنیا دنیا ارزش داره
از دکتر پرسیدم هم گفت تا دوسال اینجوریه هر قدر بغل خواست چسبیدن بهت خواست انجام بده بعد دوسال براش دوست پیدا کنی خوب میشه
با این همه وابستگی جالبه تو پارک بچه ببینه بدو بدو میره پیشش با صدای بلند و زبون خودش شروع میکنه به حرف زدن
فقط مشکلش با فضای های سریسته جدیده انقدر نرفته اولش واکنس نشون میده
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Nedaa28، nona، Rose، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
یوتاب جون اره دیگه تو اون تخت کنار مادر نمیذارمش خیلی کوچیک شده چون قشنگ دخترم جابجا میشه تو خواب الان رو تخت خودمونم میذارمش، خودم گوشه گوشه میخوابم چون مدام قل میخواره ازونور تخت میاد اینور
نه هنوز آخه باباش تو اتاق دخترم قرنطینه هست ایشالا عید جداش میکنم تو ده ماهگی ولی دو ماه تو اتاقش میمونم اون یک سال رو رعایت کرده باشم ( البته قدیمتر که بعد شش ماه بود) ولی خب چون الان گفتند یکسال میخوام رعایت کنم موضوع اینه که تخت اتاقشم اونقدر فضای مانور مثل تخت دو نفره نداره ببینم ایشالا اونجا دیگه میخوابه یا نه

شیرین جان خوش اومدی
عزیزم هم میتونی ببری بهداشت هم دکتر، به نظرم ببری مطب شاید بهتر باشه. من دکتر دخترم دکتر خیلی خوبیه اما پاسدارانه بذار بچه هایی که دکترشون سمت غرب هست بهت معرفی کنند. ایران هم خوش بگذره
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، liyane، Nedaa28، shirin_nikvash، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
سلام بچه ها
نونا جون چون شما بیشتر اینجا فعالی میپرسم...من دوز سوم واکسنمو سینوفارم زدم ولی اطرافم خیلی میبینم همه دنبال استرازنکا هستن.سه دوز سینوفارمم تاثیر داره؟
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Nedaa28، nona، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
صنوبر آسترا خیلی حرف و حدیث داره برای دوز سوم استوریای دکتر مایسا قیم رو ببین
تو تاپیک اعتراف راجع به سینوفارم نوشتم ما با اینکه آسترا میتونستیم برنیم از طرف دانشگاه ( هم من هم همسرم) انتخابمون سینوفارم بود. البته من بحث شیردهی داشتم. کسانی که پلاکتهای پایین دارند ( بعضی بیماریهای زمینه ای هم باعثش هستند) میگن نباید آسترا بزنند
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، liyane، youtab، شماره مجازی تیندر، صنوبر۷۱
پاسخ
(۱۴۰۰/۱۱/۹، ۰۸:۳۴ عصر)shirin_nikvash نوشته است: سلام بچه ها
من برای چند ماهی اومدم ایران، دخترم آلمان متولد شده و تمام چکاپهاش به اضافه واکسن دو ماهگیشو اونجا انجام داده، الان یکهفته مونده تا چهار ماهش بشه.خداروشکر مشکل خاصی هم نداره و کاملا عادی به نظر میاد. اما بالاخره باید مرتب چک شه. مساله اینجاست که من با دکترها و سیستم ایران واسه نوزادها اصلا آشنایی ندارم. الان من باید یه متخصص پیدا کنم و دخترمو ببرم پیشش بگم اومدم چکاپ؟ یا ببرمش بهداشت؟ میشه یکم روندش رو برام توضیح بدید. 
در ضمن اگر دکتر حاذقی برای نوزادان میشناسید که ترجیحا (و نه لزوما) سمت غرب باشه و ازش راضی هستید، میشه لطفا بهم معرفیش کنید. ممنونم از همتون

شیرین جان
خوش اومدی
معمولا پیشنهاد میشه یه دکتر متخصص اطفال دخترت رو ماهانه تا یکسالی چکاپ کنه.
نمیدونم سیستمت چه جوریه؟ من خودم به شخصه دکتری رو میپسندم که خیلی دنبال دارو نباشه، نخواد بیزینس راه بندازه و حساسیت های الکی ایجاد نکنه و باتوجه به تجربه بقیه دکتر دخترم رو انتخاب کردم.
دکتر دختر من دکتر فرشاد افتاده ست تو شریعتی، ظفر
اون اوایل یه بار هم پیش دکتر عسگر اقبالخواه رفتم ایشونم سیستمش به سیستم خودم نزدیکه و البته تجربه مثبت دیگران هم در موردشون زیاد شنیدم که مطبش تو اشرفی اصفهانیه
دکتر ذکاوت، رئیس بخش اطفال بیمارستان پیامیر هست که مطبش توی بلوار ابوذره (ایشون یه کمی با معیارهای من فاصله دارن ولی خب باز هم تجربه خوب بقیه در موردش زیاد شنیدم)
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، Nedaa28، nona، shirin_nikvash، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 15 مهمان