ارسالها: 1,993
موضوعها: 3
تشکر Received:
7,358 in 1,540 posts
تشکر Given: 9,421
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
9,290
منم تا اینجا تونستم خودم رو خیلی قشنگ مدیریت کنم. صبح یه بند انگشت کیک کارخونهای کنار چایم خوردم. بعدش یه مشت پسته خوردم. یه کم هم چیپس خوردم البته، ولی خیلی کم. قهوهی فندقی با شیر پرچرب خوردم.
ناهار یه بشقاب پر سالاد کاهو خوردم با سس روغن زیتون و سرکه خرما. در کنارش تقریباَ دو تا نون تست سفید با دو جور پنیر خوردم (یکیش پنیر سیر و سبزیجات روزانه، از اون مثلثیها، که خوشمزهست).
الان هم عصرانه برای اولین بار آبدوغخیار درست کردم با سنگک دارم میخورم و خییییلی میچسبه.
ارسالها: 3,438
موضوعها: 0
تشکر Received:
11,246 in 2,495 posts
تشکر Given: 9,416
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
15,596
مرسی بچه ها بابت تبریکتون.
دنیا جون منظور از گرسنگی کشیدن این نیست که کل روز رو با ۵۰۰ کالری بگذرونم که. من هیچ وقت کالری مصرفیم زیر ۱۲۰۰ نمیره. چون میدونم عواقبش چیه. ولی خب به هر حال وقتی قراره کالریت رو از ۲۰۰۰-۲۵۰۰ تا برسونی به مثلا ۱۳۰۰-۱۴۰۰ تا بالاخره یکم اذیت میشی و حس گرسنگی میاد سراغت که خب طبیعی هم هست. منظورم اینه. در مورد رژیم هم من خیللللی ساله که از رژیم شخص خاصی پیروی نمیکنم اصلا بدم میاد کسی بهم بگه فلان روز اینو بخور و فلان مقدار بخور، بدنم از نظر روحی اذیت میشه.بعدشم من اعتقاد دارم رژیم باید جوری باشه که قابلیت اینو داشته باشه که به سبک زندگیت تبدیل بشه، تلاشم در این راستا هستش، البته فعلا که بی نتیجه بوده.
من روشم کم خوری همراه با ورزشه. که البته کالری نمیشمارم ولی حواسم دورادور به کالری مصرفی هست و یه شمارش سرانگشتی حدودی میکنم.
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• 2015، Donya، ستیلیته
ارسالها: 1,993
موضوعها: 3
تشکر Received:
7,358 in 1,540 posts
تشکر Given: 9,421
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
9,290
منم همین کارو میکنم ماهور جان. ورزشم من تو خونه یوگا انجام میدم. با یوتیوب این خانومه:
Yoga with Kassandra
ارسالها: 3,962
موضوعها: 0
تشکر Received:
9,992 in 2,583 posts
تشکر Given: 21,346
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
11,818
من همیشه عاشق ماه رمضون بودم چون روزه میگرفتم و وزن کم میکردم ولی الان بدم می یاد...نمیشه اصلا....من گریه....
فاطمه هستم
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• Donya، نسیم64
ارسالها: 3,438
موضوعها: 0
تشکر Received:
11,246 in 2,495 posts
تشکر Given: 9,416
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
15,596
یوگا هم واقعا عالیه ستی جان.
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• 2015، Donya، ستیلیته
ارسالها: 3,962
موضوعها: 0
تشکر Received:
9,992 in 2,583 posts
تشکر Given: 21,346
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
11,818
المام جان افرین دختر...دمت گرم که کم کردی..ادامه بده تو میتونی..
منم دوروزه دوباره ورزش رو شروع کردم
فاطمه هستم
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• Almam، Donya
ارسالها: 7,835
موضوعها: 7
تشکر Received:
20,218 in 5,384 posts
تشکر Given: 8,760
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,701
۱۴۰۱/۱/۲۷، ۱۱:۳۰ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۱/۱/۲۷، ۱۱:۳۲ عصر، توسط نسیمه جااان.)
امروز ۵۹ و ۵۰۰ رو نمایشگر ترازو نمایان شد ،خدا کنه ادامه دار باشه
من فعالیتم نسبت ب قبل کمتر شده هم بخاطر گرمی هوا ،هم روزه داری
بعد ماه رمضون میخوام دوباره شروع کنم ب حلقه زدن ،یعنی پارسال ک روزی نیم ساعت میزدم حلقه ،کمر و پهلوم ذره ای اضافات نداشت
گوش کن! نبض دلم زمزمه اش با تو یکیست ♥︎
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• Donya
ارسالها: 4,058
موضوعها: 1
تشکر Received:
13,879 in 2,542 posts
تشکر Given: 6,759
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
15,307
۱۴۰۱/۱/۲۸، ۱۰:۱۶ صبح
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۱/۱/۲۸، ۱۰:۲۰ صبح، توسط Donya.)
ماهور جون خیلی خوبه که 1300 کیلوکالری.. من زیر 1000 تا مصرف میکنم جدیدا.. اما خب، بخاطر بهم ریختگی هورمونی کاهشی هم ندارم.
فقط پنجشنبه و جمعه که از حالت رژیم خارج شدم (البته هر روزش یکساعت پیاده روی رو انجام دادم) نیم کیلو افزایش وزن داشتم.
فاطمه جان، باور کن شما وزنت بخاطر بهم ریختگی خوابته. وگرنه حتما مادر خانه دار فعالیتش خیلی هم زیاده..
من واقعا نمیدونم به کدام دکتر غدد مراجعه کنم. هر دکتری میرم فقطدوست داره آزمایش تیرویید و قند بنویسه. قندم که حدود 70-80 تغییر میکنه. اما، برای تیروییدم دارو تنظیم کنه و تمام!
بابا بقیه هورمونها غم انگیزن! یه توجهی هم به اونها بفرمایید.. ابدا! هیچ به خودشون زحمت نمیدن. یعنی به اندازه موهای سرم دکتر تیرویید عوض کردم.
خلاصه که من میتونم بگم نان را به کل از برنامه م حذف کردم، برنج در طول هفته دو سه وعده در حد پنج شش تا قاشق، شیرینی و بستنی و شکلات که هلاکش بودم کامل حذف شده، بیسکوییت و کلوچه در حد هفته ای یک دونه، صبحانه فقط یک لیوان آب سیب یا یه چیز پروتیینی مثل یک ریزه مرغ یا نصف لیوان شیر میخورم. نهار هام اکثرا گیاه خامه، گاهی هم گیاه پخته بدون سس. شام هم که یه چیز حداقلی میخورم (بجز دو روز آخر هفته که مهمونی باشیم.) اما، خب از روز 14 فروردین تا الان از 60 به 58.3 رسیدم.
البته خب، ترازو عقربه ای قدیمیه 57 ام بهم نشون داد.. ولی خب دقیقش الان همینه.
دو روز در هفته هم یوگا میکنم. روزی حداقل یکساعت نرمش و پیاده روی دارم... متاسفانه فرجی در کاهش وزنم ایجاد نمیشه.
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• نسیم64