تبادل نظر بچه های رژیم کاهش وزن

[Donya]

جدی؟؟ با این اوصاف کی بکشم که مرجع درستی باشه؟

[نسیمه جااان]

هفته ای یه بار ،اول صبح بعد از اجابت مزاج

[Donya]

جالب بود مرسی

[نسیمه جااان]

قربونت ،امیدوارم عدد دلخواهت رو ببینی

[Donya]

مرسی عزیزم. همگی مون باهم ایشالله. وزن هامون که تو یک محدوده است. امیدوارم بهمن امسال، بیاییم بگیم 52-51 کیلو شده ام! حالشو ببریم.

من متاسفانه عادت بدی که دارم، وقتی خستگی بهم فشار میاره اگر امکان خواب نباشه شروع میکنم به خوردن و خوردن و خوردن.. دیشب رسیدم خونه مربی یوگام نتونسته بود بیاد، نشستم یه برش طالبی خوردم، بعد مامانم و امیر سر حرفو باز کردند نذاشتند من بخوابم، دو تا مشت تخمه خوردم، بعد بهونه کردم غذای بیرون میخوام. دلم پاستا پنه میخواست، ولی امیر گفت هوس کباب کوبیده کرده خوب شد گفتم از بیرون غذا بگیریم.. هیچی دلم نیومد بهش بگم من فست فود میخواستم.. اونو خوردیم جاتون خالی که امیر گفت باهات حرف دارم .. یهو همکارش زنگ زد رفت تو اتاق حرف بزنه منم خواب و خسته مجبور شدم با یک بسته چی توز طلایی که لعنتی عجب خوشمزم هست خودمو بیدار نگه دارم.. از عذاب وجدان مردم که اینقدر پفک تپوندم تو بدنم .. خخخ ولی اگر بتونم موقعی که لهم بخوابم خیلی خوبه دیگه اینقدر به ضرب خوردنی بیدار نمیمونم.

[پروانه ابریشم]

وزن کشی خیلی مهمه که چه موقع باشه
من خودم باسکول شرکتا چند روز یه بار چک میکنم
و به بهانه اش خودما
منم چند وقته که به آرامش رسیدم تو خونه جدید غذاهایه خوشمزه درست میکنم و میخورم و بعدش میرم سراغ سوپری
دلم همه چی میخواد و همه چی هم هست از انواع کاکائو وپاستیل و کیک و چیپس و ....
ولی از ترس دختر چیزی نمیخورم گاها یه دونه پاستیل یواشکی
ولی بعضی وقتا که دختر میخوابه میام یه پفک برمیدارم و ترتیبشا میدم
اصلنم عذاب وجدان نمیگیرم
من از بس بخاطر بارداریم و دیابت این چندسال سالم و کم خوردم وقتی یه هله هوله میخورم کلی سرحالم میاره
و میدونم که در آینده بخاطر دیابتم پرهیز غذایی دارم
منم که وسواسی بگن کمتر بخور کلا میذارمش کنار
من مامانم همه چی میخوره و گرمی اضافه نمیشه یعنی هر روز خونشون پخت کیک و شیرینی دارن

[نسیمه جااان]

پروانه جون خوش به حال مامانتون
چقد عالی که میشه بدون دغدغه ی وزن ،هر چی دوس داری بخوری

[ندایا]

منم که نگم به شما - شیرینی امان از شیررررررررینی و امان از فشار عصبی من و خوردنای الکی من

[Donya]

حالا من نیت دارم هرزمان رفتم خونه و نشد بخوابم برم رو پشت بوم طناب بزنم! ولله بشینم رو مبل خوردن هام شروع میشه.. از همه غم انگیزتر اینکه مامانم و امیر دو تا آدم فیت می شینن جلوی من و تخمه تعارف میکنم، میگن نه مرسی. بستنی میارم، میگن نه ما چاق میشیم.. طالبی قاچ میزنم دو تا برش کوچولو میخورن.. یه وقتها یه چیزهایی رو یکی شون نصف میکنه اون یکی نصفه شو برمیداره! اونوقت من حمله میکنم به خوراکی

[2015]

منم که هوا هم میخورم چاق میشم..خوردنای عصبی هم که نگم براتون..