ارسالها: 2,744
موضوعها: 2
تشکر Received: 9,079 in 2,141 posts
تشکر Given: 5,129
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
11,097
دلم براي خودم تنگ شده
ديگه جلوي اينه كه ميرم خودمو نميشناسم
پنجشنبه علائم اميكرون ما شروع شد ديگه اخر شب اوج گرفت از همسرم گرفته بوديم ديروز برگشتيم تهران
ديگه تب و بي قراريه بچه هم مزيد برعلت شده
خودمم نه خواب دارم از دستش نه استراحت
دلمم براش ميسوزه ولي ظرفيتم تكميله حسابي
ارسالها: 6,679
موضوعها: 0
تشکر Received: 20,561 in 4,948 posts
تشکر Given: 8,673
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
25,418
یوتاب جون پرستار باید بگیرم
ارسالها: 1,251
موضوعها: 0
تشکر Received: 6,784 in 1,210 posts
تشکر Given: 4,526
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,938
لیانه جان الان خوبین؟
میفهمم میگی ظرفیت تکمیله یعنی چی
من دیروز از صبح که بیدار شدم یه دل سیییییر گریه کردم بعد از مدددت ها
دیگه عصر مامانم اومد قیافمو دید موند پیشم تا ۱۰ که پسرم خوابید
ولی شب تا صبح نااابود شدم به معنای واقعی
الان منتظرم مامانم زنگ بزنه بگه میام اونجا  دلش واسم سوخته بود
ارسالها: 2,744
موضوعها: 2
تشکر Received: 9,079 in 2,141 posts
تشکر Given: 5,129
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
11,097
خوب كه راستش نه
مودمم حسابي پايينه
از صبح چندبار زار زدم
اشتهام اصلا ندارم همش عق ميزنم
بچه هم گريه ميكنه توان اروم كردنشو ندارم
مامانم نبود بيچاره بودم
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received: 30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
۱۴۰۰/۱۱/۲۳، ۰۴:۱۸ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۱۱/۲۳، ۰۴:۱۹ عصر، توسط nona.)
ایشالا زود زود خوب بشی لیانه جون
خدا به مامانت سلامتی بده من همش عزا میگیرم اگه مریض بشم دقیقا چه خاکی باید بریزم طفلی بچم چکار کنه
از صبح سردرد وحشتناک دارم نمیتونم حتی استراحت پنج دقیقه ای کنم
ارسالها: 332
موضوعها: 0
تشکر Received: 1,963 in 335 posts
تشکر Given: 1,004
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
1,963
ممنون بچه ها از راهنماییتون
پسر منم همون چشم بسته گریه شدید میکنه در حد یک دقیقه بعد اروم میشه میخوابه اصلا نمیفهمم نمیدونم خواب بد میبینه یا میترسه تا بغلش میکنم یکم بعد اروم میشه
ارسالها: 3,962
موضوعها: 0
تشکر Received: 9,992 in 2,583 posts
تشکر Given: 21,346
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
11,818
وای بچه ها حس میکنم داریم متلاشی میشیم همه مون...
چرا باما اینطوری میکنن نی نی ها!!
من دیروز بعدیک ماه رفتم خونه بابا م از بس پسرم گریه کرد و نق زد اصلا نفهمیدم چی خوردم...همشم تو اتاق بودم..الانم از صبحه نیم ساعت خوابیده.همش رو پامه...
منم له شدم.دیگه دخترم رو دیروز خونه بابام گذاشتم..اعصاب ندارم دیگه.
فاطمه هستم
ارسالها: 2,744
موضوعها: 2
تشکر Received: 9,079 in 2,141 posts
تشکر Given: 5,129
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
11,097
مرسي نونا جون
نگران نباش خدا خيلي بزرگه به تو توان داده ولي من ضعيفم و خودمم نياز به مراقبت دارم
انشالله هميشه سلامت باشي
ارسالها: 10,766
موضوعها: 9
تشکر Received: 29,091 in 7,959 posts
تشکر Given: 44,430
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
33,760
لیانه عزییییزم انشالا خدا به زپدی سلامتی بده بهتون, خیلی ناراحت شدم
اینی که میگی جلو اینه خودمو نمیشناسم و خوووووب و قشششنگ درک میکنم عزیز دلم دیشب رفتم ۵دقیقه حمام اومدم همون نم دار موهامو بستم صبح فقط بازمردم دوباره بستمشون همین
قیافمم که نگم براتون واقعا داااغونم
سردردم اگه قهوه نبود من مرده بودم, از صبح الان که دارم درست میکنم سومیه
واقعا تاکی این وضعه؟
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received: 30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
۱۴۰۰/۱۱/۲۳، ۰۶:۵۵ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۱۱/۲۳، ۰۶:۵۶ عصر، توسط nona.)
(۱۴۰۰/۱۱/۲۳، ۰۶:۰۰ عصر)liyane نوشته است: مرسي نونا جون
نگران نباش خدا خيلي بزرگه به تو توان داده ولي من ضعيفم و خودمم نياز به مراقبت دارم
انشالله هميشه سلامت باشي
نه بابا لیانه جون خدا حفظت کنه من بدترم بخدا، واقعا همش دارم به همین فکر میکنم حضور یه نفر واقعا دلگرمیه چه بهتر که مادر و خواهر آدم باشه یاد رز هم میفتم که این مدت مریض بودن وای دست تنها چه کرد
بابا یوتاب جون باز قهوه چای میتونی بخوری مرتب من اونم نمیتونم کوفت کنم  سردردم منو کشت فقط سه تا چای خیلی کمرنگ خوردم
|