ارسالها: 1,458
موضوعها: 0
تشکر Received: 7,277 in 1,312 posts
تشکر Given: 5,338
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
7,886
دوستانی که نی نی هاتون بزرگتر از پسر منه. به کمکتون احتیاج دارم
پسرم تعداد غلت زدن هاش زیاد شده. بعد فقط میتونه طاقبازه برگرده به شکم. بعد گریه میکنه که منو برگردونید
خیلی سریع هااا
تو یه دقیقه 20 بار برمیگرده
از کنارش تکون نمیتونم بخورم. یعنی از ساعت 7 تا الان کلا کنارش نشستم. حتی صبحانمو تو سینی گذاشتم نشستم پیشش. که اسید معدم زد بالا انقد خم و راست شدم وسط دو لقمه صبحانه.
این روزا اندازه روزای کولیک برام سخت شده. کلا بهم چسبیده. آب نمیتونم برم بخورم
شما چطوزی گذروندید این دورانو؟
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
عزیزم داره اضطراب جداییش شروع میشه دیگه... اوضاع تا حدود 18 ماهگی همینه... باید مراعاتش رو بکنی و بهش توجه کنی و اضطرابش رو ندیده نگیری و پیشش باشی...
می تونی بازی های سن مناسبش رو سرچ کنی و پیدا کنی شاید یکم آزاد بشی... واقعیتش اینه که تا 1 سالگی انتظار جدا موندن بچه رو نمیشه داشت... از 1 سالگی با چند دقیقه ممکنه شروع کنه ولی حتما باید شما رو ببینه... از 1.5 که اضطراب جدایی تموم میشه خیلی بهتر میشه... از 2 ممنه نیم ساعت اینطورا هم جدا بازی کنه و مشغول باشه برای خودش...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 3,962
موضوعها: 0
تشکر Received: 9,992 in 2,583 posts
تشکر Given: 21,346
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
11,818
کژال جان برمیگرده نمیتونه خودشو نگه داره یعنی؟؟
منم گذروندم این دوران رو به سختی تو...ولی چندروز بعد پسرم یادگرفت با دستاش خودشو نگه داره و سرش رو بیاره بالا...وقتی برمبگرده به شکم دستاشو ازاد میکنی از زیرش؟؟
فاطمه هستم
ارسالها: 1,458
موضوعها: 0
تشکر Received: 7,277 in 1,312 posts
تشکر Given: 5,338
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
7,886
۱۴۰۰/۱۲/۱۷، ۰۲:۳۳ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۱۲/۱۷، ۰۲:۳۵ عصر، توسط (کژال).)
(۱۴۰۰/۱۲/۱۷، ۰۲:۲۹ عصر)Rose نوشته است: عزیزم داره اضطراب جداییش شروع میشه دیگه... اوضاع تا حدود 18 ماهگی همینه... باید مراعاتش رو بکنی و بهش توجه کنی و اضطرابش رو ندیده نگیری و پیشش باشی...
می تونی بازی های سن مناسبش رو سرچ کنی و پیدا کنی شاید یکم آزاد بشی... واقعیتش اینه که تا 1 سالگی انتظار جدا موندن بچه رو نمیشه داشت... از 1 سالگی با چند دقیقه ممکنه شروع کنه ولی حتما باید شما رو ببینه... از 1.5 که اضطراب جدایی تموم میشه خیلی بهتر میشه... از 2 ممنه نیم ساعت اینطورا هم جدا بازی کنه و مشغول باشه برای خودش...
رز فکر نمیکنم اضطراب جداییش شروع شده باشه. وقتی میریم خونه مامانم کلا منو تحویل نمیگیره. همش میخواد تو بغل اونا باشه. این غل خوردنه داستان شده برام. نمیدونم چجوری یادش بدم کامل بچرخه
رز اتفاقا خودم سال دیگه نمبخوام کلاس بگیرم. احساس میکنم اوج اضطرابش اون موقعس. یک ساله میشه تا مهر
(۱۴۰۰/۱۲/۱۷، ۰۲:۳۰ عصر)2015 نوشته است: کژال جان برمیگرده نمیتونه خودشو نگه داره یعنی؟؟
منم گذروندم این دوران رو به سختی تو...ولی چندروز بعد پسرم یادگرفت با دستاش خودشو نگه داره و سرش رو بیاره بالا...وقتی برمبگرده به شکم دستاشو ازاد میکنی از زیرش؟؟
فاطمه میتونه سرشو نگه داره بالا. ولی یکم نگه میداره خسته میشه. میخوابه پتوی زیرشو میخوره. بعدم غر میزنه. نمیتونه دوباره برگرده طافباز بشه
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
اونها رو احتمالا خیلی می بینه و می شناسه... یعنی معمولا دو مراقب اصلی رو بچه باهاشون راحته... الان شما که اصلی ترین مراقبش هستی رو نمی تونه وقتی هیچ مراقب دیگه ای نیست رها کنه...
بهرحال علائمی که میگی که نمی تونه تنها بمونه و باید پیشش باشی رو من فکر کردم منظورت از نظر اینه که مثلا گریه و اینها می کنه و نمیذاره مثلا یه لقمه غذایی چیزی بخوری
از این جهت که زودتر غلتیدن یاد بگیره، اسباب بازی که دوست داره رو در جهتی که می خوای بغلته و راحت تر می غلته، بذار تا بخواد خودش رو کش بده... دستش هم آزاد باشه حتما و زیرش نباشه... زاویه ی اصلی هم نباشه، مثلا پسرت به سمت غرب راحت می چرخه، عروسک مورد علاقه ش رو بذار توی شمال غربی که خودش رو به بالا کش بده و دستش آزاد باشه که بتونه بچرخه... خودت و باباش هم جلوش غلت بزنید ببینه... وقتی می چرخه کلی تشویقش کنید... تا صداش درمیاد که من رو بچرخونید، خودت رو جلوی چشمش مشغول کن و بگو مامان دستش بنده خودت بچر مامان و تشویق کلامی کن، و بعد از 30 ثانیه اگه نتونست، برو کمش، کم کم این مدت رو زیاد کن تا تلاش کنه... و وقتی چرخید حسااااابی شادی از خودت نشون بده... فوری یاد میگیره...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 3,962
موضوعها: 0
تشکر Received: 9,992 in 2,583 posts
تشکر Given: 21,346
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
11,818
کژال جان یاد میگیره،این تکنیک ۳۰ثانیه و تشویق کردن رز هم که میگه عالیه..من همش باهاش حرف میزنم از تو اشپزخونه و میگم آفرین مامان دیدی تونستی...حالا بچرخ و... البته خب کوچیک هم هستم زود خسته میشن،پسر منم همیمطوری بود بعد ۱۰روز توانست خودشو بیشتر نگه داره و اطراف رو ببینه
فاطمه هستم
ارسالها: 1,251
موضوعها: 0
تشکر Received: 6,784 in 1,210 posts
تشکر Given: 4,526
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,938
۱۴۰۰/۱۲/۱۷، ۰۴:۵۴ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۱۲/۱۷، ۰۴:۵۶ عصر، توسط Nedaa28.)
صحرا جان من پیش زندیه رفتم و تست پوستی دادم واسه پسرم
چه نوع آزمایشی قراره بدی واسه آلرژی؟
کژال جان دقیقا ماه پیش من همین داستان با پسرم داشتم
یعنی یکسره باید برش میگردوندم
ولی الان کامل میتونه سرشو کنترل کنه اسباب بازی میذارم جلوش سا کتاب ایستاده میذارم هی باهاشون ور میره بازی میکنه
سرشم که خسته میشه میذاره رو زمین
دو هفته ای طول میکشه تا راه بیوفته
ارسالها: 1,458
موضوعها: 0
تشکر Received: 7,277 in 1,312 posts
تشکر Given: 5,338
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
7,886
ندا یعنی همونجوری دمر بازی میکنه؟ به دلش فشار نمیاد؟
برمیگرده دوباره خودش طاقباز بشه؟
ارسالها: 1,251
موضوعها: 0
تشکر Received: 6,784 in 1,210 posts
تشکر Given: 4,526
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,938
نه دیگه عادت کرده قبلا بالا هم میاورد ولی الان قشنگ دستاشو میبره جلو دندونی ایناشو میگیره
نه هنوز خودش طاقباز نمیشه ، چند دفعه صبحا که انرژیش زیاده برگشته ولی روتین نیس
فکر کنم این فسقلا هر کار جدیدی یاد بگیرن اولاش خیلی درگیریم
ارسالها: 1,530
موضوعها: 0
تشکر Received: 5,626 in 1,212 posts
تشکر Given: 1,388
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,224
اره کژال باید صبر کنی چاره ای نیست
الان دختر من خودش دوباره برمیگرده
بازی هم میکنه برگشته ی کم خودشو میکشه جلو ولی زود خسته میشه بعد غرغر میکنه بغلش کنم یا بشینم پیشش بازی کنم
تا مرحله بعد ک سینه خیز بره و بدوییم دنبالشون
|