ارسالها: 112
موضوعها: 0
تشکر Received: 612 in 110 posts
تشکر Given: 2,232
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
613
(۱۴۰۰/۱۲/۲۶، ۱۲:۲۶ عصر)youtab نوشته است: مرسییییی صحرای مهربوووون, منم دوست دارم ببینمت خیلی  عزیز دلمی 
راستش اینجا چون خیلی ها به صورت مهمان هم هستن،راحت نیستم عکسم رو بذارم.اما اگه واتساپ داری و مشکلی نداری،عکسم توی واتساپم هست؛خوشحال میشم شمارتو خصوصی برام بفرستی 
اتفاقاً منم دوز اول رو از داروخانه رامین که خریدم ۷۰ تومان شد! البته با بیمه حساب کرد.فایزر هم بود.این دوز دوم رو هم که حدود ۲۰۰ تومان شد،اگه با بیمه حساب میشد شاید همون حدودا میشد؛اما چون نسخه م الکترونیکی نبود،گفت نمیشه با بیمه حساب شه...
امروز هم دوز دوم پرونار رو تزریق کردیم واسه پسرم
ارسالها: 1,251
موضوعها: 0
تشکر Received: 6,784 in 1,210 posts
تشکر Given: 4,526
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,938
۱۴۰۰/۱۲/۲۶، ۰۷:۲۳ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۱۲/۲۶، ۰۷:۲۶ عصر، توسط Nedaa28.)
ممنونم رز عزیزمم از توضیحاتت
بدن من که داغونه واقعا
نه فاطمه جان من حالا حالاهاااا از این فکرا ندارم
با این دوران رژیم و شیردهی که من دارم خیلی باید ریسک کنم دومی بیارم
فکر اینکه اونم آلرژی داشته باشه !! دوباره همین راه همین رژیم سخت
اینکه ۵ ماهه قوت غالبم مرغ با نمک و هویج و سیبه ، حرفش آسونه ولی از لحاظ روحی و جسمی نابودم
ارسالها: 3,962
موضوعها: 0
تشکر Received: 9,992 in 2,583 posts
تشکر Given: 21,346
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
11,818
نداجان اره عزبزم حق داری خیلی رژیمت سخت بوده.ان شاالله از این به بعد گل پسرت خوش خوراک باشه و الرژیش خوب بشه
فاطمه هستم
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
۱۴۰۰/۱۲/۲۶، ۰۸:۲۷ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۱۲/۲۶، ۰۸:۲۸ عصر، توسط Rose.)
نه اصلا حتی گفتنش هم آسون نیست... من ۹ ماه حتی ماست و پنیر نمی تونستم بخورم که خیلیییی قبلا می خوردم
منم همین بودم... مرغ، هویج، برنج، و نون، سیب زمینی، پیاز و گوشت گوسفند و لبنیاتش که توی اون تایم فقط کره در دسترس بود و صفرام رو داغون کرد..........
اصلا ساده نیست اصلاااااااا
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 1,251
موضوعها: 0
تشکر Received: 6,784 in 1,210 posts
تشکر Given: 4,526
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,938
رز جان پسرت مگه عدم تحمل لاکتوز نبود؟ چرا رژیمتون پایه بوده؟ الرژی هم داشت؟
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
(۱۴۰۰/۱۲/۲۶، ۰۸:۵۷ عصر)Nedaa28 نوشته است: رز جان پسرت مگه عدم تحمل لاکتوز نبود؟ چرا رژیمتون پایه بوده؟ الرژی هم داشت؟
چرا عزیزم...
ولی کنارش ریفلاکس هم بود که خیلی از مواد ریفلاکس میدن از گوجه و بادمجون تاااااا عرق نعنا و خیلی چیزا که ملت بعنوان درمان میدن به بچه ی زبون بسته... و اکثر مواد غیر گوشتی و لبنی ممنوعیتش بخاطر بحث ریفلاکس بود... مواد لبنی و گوشتی گاوی بخاطر عدم تحمل لاکتوز بود...
کولیکم بود که تا آخر ۳ ماه، ممنوعیت سبزی و میوه خام و حبوبات و خیلی از صیفی جات و اینها بود...
دیگه برآیند این سه تا مشکل یه رژیم سنگین داشت که باید رعایت می کردم...
کلا مقدادی یه لیست بلندبالا داد توش خیلیییی چیزا ممنوع بود...ولی سنگین ترینش همین لبنیات بود که آخرینش شیر بود که ۱ سالگی بود آزاد شد...
وضعیت ما جوری بود که گفت شیرتو قطع کن، شیرخشک نمیدونم چی چی بده... من گفتم نه می خوام حتما شیر خودمو بدم... حتی بارها تا ۹ ماهگی گفت که قطع کن... من انتخابم این نبود و ترجیح دادم رژیم رو ادامه بدم... و دیگه بعد از ۹ شروع به فروکش کردن کرد خدا رو شکر و تا حدود ۱.۵ شیر گاو رو هم بهش دادم...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 1,251
موضوعها: 0
تشکر Received: 6,784 in 1,210 posts
تشکر Given: 4,526
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,938
خداروشکر ایشالا پسر منم ۹ ماهگی خوب بشه
منم ویزیت آنلاین که با مقدادی شدم گفت شیرتو قطع کن
دکتر زندیه هم گفت قطع کن ولی گفتم نمیتوتم که یکماه فرصت داد رژیم اونو بگیرم ، خداروشکر دید وزن گرفته گفت نمیخواد قطع کنی
یعنی اگه بحث بچه وسط نبود من عمرا میتونستم اینجوری خوددار بمونم
الان بقیه دارن آش رشته میزنن ، ما هیچ ما نگاه
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received: 30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
۱۴۰۰/۱۲/۲۷، ۱۱:۳۶ صبح
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۱۲/۲۷، ۱۱:۳۹ صبح، توسط nona.)
(۱۴۰۰/۱۲/۲۶، ۰۴:۴۱ عصر)Nedaa28 نوشته است: نونا جان در راستای اقدام واسه بچه دوم یه سوال داشتم
اگر بلافاصله بعد از شیردهی اقدام کنیم باردار شیم بدن کم نمیاره؟
یعنی لازم نیس یه استراحت بهش بدیم؟
ندا جون درستش صبر تا ۱۵ ماهه بدن ترمیم کنه خودش رو کامل
اما دکترا برای موارد ضروری ( سن بالا دخیره کم بیماری خدای نکرده) شش ماه به بعد اکی هستند
نه مشکلی پیش نمیاد با مصرف مکمل
اما چالشهای. دیگرو رز جان درست گفتند
اگر عجله ای ندارید من باشم تا پنج سالگی صبر میکنم
ارسالها: 1,458
موضوعها: 0
تشکر Received: 7,277 in 1,312 posts
تشکر Given: 5,338
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
7,886
نونا 15 ماه فاصله دو زایمان؟
یا بعد از 15 ماه اقدام؟
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
۱۴۰۰/۱۲/۲۷، ۰۱:۰۳ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۱۲/۲۷، ۰۱:۰۹ عصر، توسط Rose.)
(۱۴۰۰/۱۲/۲۷، ۱۲:۲۸ عصر)(کژال) نوشته است: نونا 15 ماه فاصله دو زایمان؟
یا بعد از 15 ماه اقدام؟ کژال جان به نظرم ۱۵ ماه بعد از اتمام شیردهی رو بدن لازم داره و حتی یادم نیست کجا خوندم، ۹ ماه که حتما لازمه، اگر شیردهی داریم هم به اندازه ی زمان شیردهی به بدن باید فرصت داد که اصلا خود هورمونا مرتب شه، ذخایر چربی و اینها درست شه، ویتامین و آهنی که از طریق شیر از دست رفته درست شه... بعد رفرنس های خارجی چون کلا می بینی ۶ ماه یا نه یا ۱۲ و نهایتاااا ۱۴ ماه شیر میدن، یکم دیتاشون با مایی که فیکس دوست داریم ۲ سال شیر بدیم نمی خونه و توی خود مطلب که مطالعه می کنیم می بینیم مثلا اساس اون ۱۵ ماه از شیردهی اینه که ۹ ماه بارداری بعلاوه ۶ ماه شیردهی رو حساب می کنن چون متداول نیست توی اون کشور بچه ها بیشتر از ۶ ماه شیر مادر رو کامل بخورن... و غذای کمکی با قدرت بالایی شروع میشه... حالا به دلایل جسمی که غذاهای خوب یا شیرخشک های مناسب دارن یا روانی که خیلی روی بحث وابستگی های دهانی (و آینده ی اون) مانور میدن یا اصلا بحث مرخصی زایمانی که توی خیلی از کشورا ۹ ماه بیشتر نیست و مادر مجبوره که به سر کارش برگرده و گزینه ی موندن پیش یه دونه بچه چندان متداول نیست...
رفرنس های قدیمی تر از جهات مختلف ۳ تا ۵ سال رو بهترین فاصله ی سنی اعلام کردن، که البته لاله نائب میگه که طبق مطالعات جدید، داره رد میشه...
موارد فاصله ی ۳ ساله تا ۴ ساله که من خودم دیدم، بچه ها دچار مشکلات رفتاری زیادی شدن... منم نظر نونا جون رو دارم که ۵ سال و حتی بهترش ۶ به بالا بهتره چون بچه عاقل شده، حتی ممکنه کمک کنه، خطر آنچنانی نداره، تربیت پذیری مناسب رو داره، از همون اول بچه میره پیش دبستانی یا اگه ۶ به بالا باشه بعد از ۱ سال که خیلی بچه ها خواب شبشون درست میشه، اولی هم نصف مدت رو پیش دبستانی و مدرسه میره و مادر آزاد میشه یکم و می تونه اون محبت لازم رو به بچه دوم داشته باشه و وقتی اولی هست، به اولی محبت کنه که حسادت پیش نیاد ووو...
من خودم با خواهرم ۲۰ ماه فاصله داشتم... نه خودم شیر خاصی خوردم، نه دومی بدنش قوی بود و یادمه کلی از دندوناش خراب بود، قدرت بدنیش پایین تر بود، خیلی بیشتر از من مریض میشد و.... حالا باز توی خانواده هاتون ببینید شاید ما مثال استثنایی بودیم چون مامان من معلم بود و دو شیفت کار می کرد و اصلااااا به خورد و خوراکش نمیرسید، به بدنش توجه نمی کرد... ما یکم بزرگتر شدیم رو به بهبود رفت کمی ولی خب ما فاصله مون کم بود آسیبه رو دیدیم... اون بحث های روانی هم که بماند....
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
|